از دسته ی عرفا كه طرفدار وحدت وجودند و از عده ی معدودی كه تصور علیت و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 655
معلولیت برای آنها به صورت امری محال و ممتنع جلوه كرده بگذریم سایر مكاتب
همه طرفدار قانون علیت هستند.
برای طرفداران علیت یك سؤال مهم پیش می آید كه پاسخ آن، دشواریهای
زیادی همراه دارد و آن سؤال این است: «مناط احتیاج به علت چیست؟ » .
قبلاً گفتیم كه مفهوم «چرا؟ » سؤال از علت وجود شئ است و هر حادثه ای كه
پیدا می شود ما از علت آن حادثه سؤال می كنیم و البته در مقام جواب سؤال از علت هر
حادثه با بیان علت آن حادثه پاسخ می دهیم. ولی یك سؤال مهم و كلی در فلسفه باقی
است كه پاسخ آن را فلسفه باید بدهد و آن سؤال این است كه «علت احتیاج به علت
چیست؟ » . معنای این سؤال این است كه چه خصوصیت از خصوصیات شئ است كه
سبب شده آن شئ وجودش ناشی از علت باشد. به تناسب پاسخی كه طرفداران
مكاتب مختلف به این سؤال می دهند عقیده ی خود را درباره ی این مطلب بیان می كنند كه
آیا هر موجودی محتاج به علت است و موجودی كه وجودش متكی به علت نباشد
محال است؟ یا آنكه اشكالی ندارد كه موجودی بی نیاز از علت و غیر متكی به علت
باشد و بنا بر فرض دوم مناط این بی نیازی و نیازمندی چیست؟ و چه خصوصیتی
دخالت دارد كه یك موجود بی نیاز از علت است و یك موجود دیگر نیازمند؟
مجموع نظریه هایی كه از طرف طرفداران قانون علت و معلول در این زمینه
ابراز شده چهار نظریه است: