در
کتابخانه
بازدید : 680394تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مفهومی را كه از برای حركت به دست آوردیم اگر چه در مورد حركت مكانی جسم بود ولی پس از كمی دقت می توان حكم كرد كه در همه ی موارد حدوث تغییرات جسمانی كه ما آنها را به عنوان «تغییر در احوال جسم مادی» می بینیم و وصف «وحدت» به آنها می دهیم مفهوم «حركت» صادق است مانند بالا رفتن سطح حرارت و سطح روشنایی و بوی و تغییر رنگ و بزرگ شدن حجم یك جسم و اشتداد جذب و مقاومت اجسام و بالأخره هر تغییری كه می تواند صفت و حال جسمی قرار گیرد.

اگر بتوانیم در همه یا در هر كدام از اینها وحدت واقعی اثبات كنیم مفهوم حركت به تغییر تدریجی وی قابل انطباق خواهد بود.

پس در نتیجه باید گفت كه: «هر تغییر تدریجی كه برای جسم در یكی از صفات و احوالش دست می دهد حركت است» 1. همچنین با تأمل كمی می توان دریافت كه

از نحوه ی وجود شئ متدرّج الوجود» . به عبارت دیگر: «حركت تدرّج وجود است» . این تعریف فقط روی اصل اصالة الوجود است و بنابر اصالت ماهیت چنین تعریفی ممكن نیست و حقیقت این است كه حركت جز با اصالة الوجود قابل تفسیر و توجیه و تعریف نیست.

درباره ی حركت تعریفات زیادی شده است (رجوع شود به طبیعیات الشفاء چاپ قدیم تهران صفحه 35 و به جلد اول اسفار چاپ قدیم ص 215) . بهترین و جامع ترین تعریفات همین تعریف است. صدرالمتألّهین خود در فصل مربوط به تعریفات حركت از این تعریف یاد نكرده است ولی از ضمن كلماتش در بیان ماهیت حركت این تعریف كاملا به دست می آید.

(1). تغییرات و انتقالاتی كه برای اشیاء این عالم رخ می دهد منحصر به تغییرات و انتقالات مكانی نیست. تغییرات كیفی و كمّی و وضعی و جوهری نیز وجود دارد مانند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 768
اگر در جهان ماده یك سلسله صورتهای جوهری باشد كه روزی معدوم بوده و روزی موجود می شوند به موارد آنها نیز حركت قابل انطباق خواهد بود و از همین جا یك قانون كلی می توان فهمید:

«حركت در همه ی شؤون جهان طبیعت حكمفرما می باشد. »
یا به عبارتی كوتاه تر:

«جهان طبیعت مساوی است با حركت. »
فعلاً به همین اندازه بحث در اطراف این قانون كلی قناعت می كنیم و پس از چندی دوباره به بحث و گفتگو می پردازیم.

و نیز از بیان گذشته روشن شد كه در مورد حركت، وجود و عدم با هم جمع می شوند، و البته نباید تصور كرد كه این نظریه ناقض قانون امتناع اجتماع نقیضین

بالا رفتن سطح حرارت (تغییر كیفی) و ازدیاد حجم (تغییر كمّی) و حركت یك جسم به دور خود (حركت وضعی) و انتقال یك جسم از نوعی به نوع دیگر (تغییر جوهری) . هر چه در تغییر مكانی گفته شد در این تغییرات نیز جاری است. همان طوری كه تغییرات مكانی جز از طریق حركت و وجود ممتدّ سیلانی ممكن نیست سایر تغییرات نیز چنین است.

در اینجا دو مطلب است: یكی اینكه آیا واقعاً آنچه آن را «تغییر كیفی یا كمّی یا جوهری» می نامیم واقعاً در ناحیه ی كیفیت یا كمیت یا جوهر اشیاء پدید آمده است؟ یا همه ی تغییرات كیفی و كمّی و جوهری از دریچه ی علم چیزی جز تغییر مكانی نیست؟ دیگر اینكه فرضا این تغییرات را نوعی دیگر دانستیم آیا از مقوله ی حركت است یا خیر؟ آنچه در این مقاله اثبات شده مطلب دوم است اما مطلب اول طبق اصول علمی جدید اثباتش خالی از اشكال نیست. طبق فلسفه ی «مكانیسم» همه ی تغییرات به حسب اصل و ریشه مكانیكی است.

ما بعداً درباره ی خصوص تغییرات جوهری بحث خواهیم كرد و خواهیم گفت كه جهان را تنها از دریچه ی مكانیك نمی توان توجیه كرد، تغییرات و تحولاتی كه در جهان رخ می دهد قسمتی از آنها تحولات جوهری است. اینكه متن به صورت تردید می گوید: «اگر در جهان ماده یك سلسله صورتهای جوهری باشد كه روزی معدوم بوده و روزی موجود می شوند. . . » اشاره به فلسفه ی مكانیكی است كه منكر تحولات جوهری است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 769
می باشد زیرا عدم و وجود مورد بحث ما عدم و وجود تدریجی می باشند و عدم و وجودی كه اجتماع آنها بدیهیّ الامتناع است عدم و وجود مطلق می باشند و این سخن با كمی تأمل روشن می شود1.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است