از نظر اصالت نیروی حیاتی و حكومت و تصرف آن در ماده و بالاخص قانون تكامل
در جانداران از نظر پیش بردن موجود زنده به جلو) به نحو دیگر بر این مدعا شهادت
می دهند. ما هر اندازه مطالعات خود را در این زمینه ها توسعه دهیم ماده ی استدلال ما از
این نظر تقویت می شود.
پایه ی فلسفی مطلب تحقیق در این جهت است كه این آثار و خواص از وجود
قوه ها و نیروهای مختلف حكایت می كند. آن قوه و نیروها نه به صورت جدا و مستقل
و عنصر برابر با ماده و یا به كلی خارج از طبیعت می تواند وجود داشته باشد و نه به
صورت یك عرض و خاصیّت برای ماده، بلكه به صورت كمالی جوهری و وجهه ای
عالی از یك حقیقت كه یك وجهه و یك جهت و یك روی آن جسم و بعد و جرم است، و
در این وجهه همه ی اشیاء یكنواخت و همسانند، و یك وجهه و یك روی دیگر آن همان
است كه با قوه ی عقل و استدلال فلسفی وجود آن را كشف می كنیم و البته حقیقت آن را
نمی توانیم تشخیص دهیم
[1]، همین قدر می دانیم كه این وجهه ی اشیاء، مختلف است و
مجموع این دو وجهه جوهر واحدی را به وجود می آورند.
ضمناً این مطلب باید دانسته شود كه از نظر حكما ملاك وحدت و شخصیّت هر
شئ همان صورت نوعیه ی او است یعنی «او» بودن هر چیز وابسته به صورت نوعیه
است، ماده به خودی خود نمی تواند به صورت یك موجود متعین و متشخص موجود
شود.
و اگر فرضیه ی اتمیسم را نیز ضمیمه كنیم و آنگاه انكار صورت نوعیه را مطرح
نماییم مطلب صورت عجیبی به خود می گیرد: اولاً مفهوم «قضیه» یا «حمل» - همان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 833
طور كه در متن آمده است- به كلی عوض می شود یعنی در هیچ قضیه ای یك واحد
مشخص پیدا نخواهیم كرد كه محمول را به او نسبت دهیم. مفهوم «انسان غذا
می خورد» این خواهد بود كه انبوهی از اجزای لا یتجزای ماده كه پیش مردم «انسان»
نامیده می شود خاصه ی تغذیه را دارد، بلكه بنا بر فرضیه ی حركت عمومی (البته حركت
مكانی) كه هر چه هست حركت است، مفهوم «انسان غذا می خورد» این است كه ما
مجموعه ای از حركات و امواج را «انسان» نامیده ایم و آنگاه آن مجموعه را به
استثنای یك واحد از حركات و امواج، «موضوع» فرض كرده و واحد كنار گذاشته
شده را به مجموع نسبت داده ایم؛ و به هر حال «حمل» به مفهوم وحدت واقعی میان دو
چیز و به عبارت دیگر اتحاد وجودی دو مفهوم هرگز معنی نخواهد داشت.
این مطلب در خود متن توضیح داده شده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 834
[1] حكما تقریباً اتفاق نظر دارند كه ماهیت صور نوعیه را نمی توان تشخیص داد و به همین جهت كشف ماهیت اشیاء
غیر ممكن است، فقط این اندازه معلوم است كه ماهیتها مختلف است.