در
کتابخانه
بازدید : 680442تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در مقاله ی 5 و همچنین در مقاله ی 7 بحثی در اطراف «مهیّت» نموده اجمالا روشن كردیم كه مهیت- در مقابل وجود- چیست و ما چگونه با آن برخورد می كنیم؛ و در اینجا نیز به عنوان توضیح بیشتر می گوییم:

هر چیزی كه در جهان واقعیت از هستی بهره دارد در هستی خود از «وحدت» بی بهره نیست. مثلاً اگر انسانی موجود شود، از آن جهت كه انسان واقعی و موجود است، یك واحد شخصی است اگر چه از جهات دیگر صدها هزار است.

درست است كه كثرت در خارج موجود است (چنانكه در مقاله ی 12 گذشت) ولی اگر دقت كنیم هر كثرتی یك واحد كثرت است.

هر چیزی كه به راستی در خارج واحد موجود است، در عین حال كه واحد خارجی می باشد، ما از آن دو چیز می فهمیم: مهیّت و وجود. مثلاً انسان موجود چیزی دارد كه از آن با لفظ «انسان» حكایت می نماییم و چیزی دیگر كه با لفظ «موجود» .

این دو چیز در عین حال كه در خارج یك واحد را تشكیل می دهند، با دقت جز همدیگرند، زیرا مهیّت (انسانیت انسان مثلاً) هم وجود و هم عدم را می پذیرد ولی

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 864
وجود هرگز عدم را نمی پذیرد بلكه پیوسته وجود است اگر چه مهیت موجود ممكن است گاهی موجود و گاهی معدوم شود.

یعنی وجود به خودی خود وجود است و مهیت به واسطه ی وجود دارای وجود. ما مهیات (انواع) را از راه مشاهده ی خواص اثبات می نماییم و به واسطه ی اختلاف خواص به اختلاف انواع قضاوت می نماییم. مثلاً در افرادی از انسان كه مشاهده می شود، خواص فكر، اراده، ادراك، تكلم و جز آنها و در افرادی كه از حرارت مشاهده می شود خواصی دیگر می یابیم و در نتیجه حكم می كنیم كه در دسته ی اول مهیّتی (نوعی) به نام «انسان» هست و در دسته ی دوم مهیّتی (نوعی) به نام «حرارت» و این دو نوع از راه تباینی كه در خواص و آثار دارند خود نیز با همدیگر مغایرند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است