در
کتابخانه
بازدید : 679930تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Expand مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Collapse مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Expand مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
دانشمندان مادی به این استدلال پاسخ می دهند كه تبدّلاتی كه در مغز مثلا انجام می گیرد، تدریجی و دقیق است و دستگاه ادراك به دریافتن وی قادر نیست و

ذهن آن را نگاهداری و یادآوری نماید. بدیهی است تا چیزی از خارج وارد ذهن نشود نگاهداری و یادآوری معنا ندارد.

ب. حفظ (نگاهداری) . چیزی كه وارد ذهن می شود، تا اثری از خود باقی نگذارد (یا خود باقی نماند) ممكن نیست خود به خود با نبودن عوامل مؤثر خارجی مجدداً در صفحه ی ذهن حاضر شود.

ج. تذكر (یاد آوری) یعنی مورد توجه قرار دادن آن خاطره ی گذشته یا حاضر كردن آن خاطره ی گذشته در صفحه ی روشن ذهن.

د. تشخیص (بازشناسی) یعنی تمیز دادن اینكه این یادآوری امر گذشته است نه احساس مجدد و نه تخیل واهی.

تئوریها و فرضیه های دانشمندان، راجع به مرحله ی دوم از این چهار مرحله (مرحله ی حفظ) است، راجع به این جهت كه صورتهای ادراكی در مدتی كه مورد توجه ذهن نیست در چه حالی است؟ به چه نحو نگاهداری می شود؟ مثلاً در مثال بالا پس از آنكه رفیق خود را ملاقات نمود و مذاكراتی بین آنها صورت گرفت، در مدتی كه این ملاقات و مذاكره مورد توجه ذهن نیست در چه حالی است و به چه نحو نگاهداری می شود كه بعدها می تواند مرحله ی سوم (یادآوری) و مرحله ی چهارم (بازشناسی) را طی كند؟ اینك شرح بعضی تئوریهای مهم درباره ی این موضوع:

بعضی از حكمای یونان قدیم معتقد بوده اند كه تصویری از شئ ادراك شده در مغز نقش می بندد و عین آن تصویر در مغز باقی می ماند. این نظریه امروز طرفدارانی ندارد و از جهاتی مردود است.

دكارت می گوید تأثیرات ابتدائی، شیارهایی در مغز ایجاد می نماید و هر وقت روح به آن شیارها عبور نمود تأثیری مشابه تأثیر اولی ایجاد می كند. مطابق این نظریه روح در ذات خود موجودی است مستقل از بدن ولی از «ادراكات» تنها چیزی كه باقی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 129
از طرف دیگر در نهایت سرعت جزء جای جزء نشسته و خاصه ی جزء تازه كه مشاكل خاصه ی جزء كهنه می باشد به جای خاصه ی در گذشته قرار می گیرد كه قوّه ی مدرك

می ماند شیارهای مغزی است. این نظریه نیز نه مورد قبول فلاسفه ی روحی و نه مورد قبول فلاسفه ی مادی است.

نظریه های دیگری نیز هست كه قابل توجه نیست و ما فقط به شرح دو نظریه، یكی مبنی بر مادی بودن حافظه- كه طرفداران مادی بودن روح در عصر اخیر آن را اختیار كرده اند و پیروان مكتب ماتریالیسم دیالكتیك آن را تشریح كرده اند- و دیگر مبنی بر مادی نبودن حافظه مطابق اصول مخصوص مكتب فلسفی صدر المتألهین می پردازیم و ضمناً اشكالاتی كه به نظریه ی مادی بودن حافظه وارد می شود برای خوانندگان محترم توضیح می دهیم و این دو نظریه را تحت عنوان «نظریه ی روحی» و «نظریه ی مادی» بیان می كنیم.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است