صاحبان این نظریه (هر چند نتوانسته اند به طور قطعی اظهار نظر كنند) می گویند
بر خلاف نظریه ی بالا هیچگاه عین ادراكات اولیه حفظ و نگاهداری نمی شود و اینطور
نیست كه هر صورت ادراكی در ذهن پدید آمد قوه ی حافظه عین آن را نگاهداری كند،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 130
زیرا ادراك عبارت است از فعالیت اعصاب، و اعصاب درباره ی یك شئ نمی توانند
فعالیت مداوم داشته باشند یعنی فعالیتهای اعصاب هر لحظه متوجه شئ مخصوصی
است و در حالی كه چیزی مورد توجه نیست قهراً سلسله ی عصبی درباره ی آن فعالیت
ندارد، پس در حال عدم توجه، خاطره ی ادراكی به صورت ادراك وجود ندارد و نمی تواند
وجود داشته باشد. این دانشمندان می گویند هر چیزی كه یك بار ادراك شد فقط اثری
از او در یك نقطه ی مخصوصی از مغز، مثلاً یك یا چند سلّول، پیدا می شود و هر وقت آن
نقطه ی مخصوص در اثر یك عامل خاصی (اراده و غیره) تهییج شد اعصاب دوباره به
فعالیت می پردازند و باعث دوباره تولید شدن ادراك اولی می گردند؛ مثلاً در مثال بالا
ملاقات و مذاكره با رفیق در حالی كه مورد توجه نیست به صورت خاطره ی ادراكی در
ذهن موجود نیست بلكه فقط اثری از وی در یك نقطه ی معیّن مغز باقی می ماند كه هر
وقت آن نقطه تحریك شود باعث دوباره تولید شدن آن خاطره ی ادراكی می گردد و
شخص می پندارد كه خود این خاطره محفوظ و باقی بوده.
علیهذا مطابق این نظریه هر تذكر و یادآوری تولید جدیدی است، بر خلاف
نظریه ی اول كه تذكر را تولید جدید نمی داند، و ما برای توضیح بیشتر، نظریه ی مادیین را
درباره ی مادی بودن حافظه از قول خودشان نقل می كنیم.
دكتر ارانی در پسیكولوژی صفحه 117 می گوید:
«در عمل حافظه باید توجه كرد كه چگونه یك تأثیر یا احساس در روح ثابت
می شود؟ چگونه محفوظ می ماند؟ چطور دوباره تولید می شود؟ چگونه روح قضیه را
در ازمنه ی گذشته مجسم می نماید؟ »
و در صفحه ی 118 اینطور به این پرسشها پاسخ می دهد، می گوید:
«گویا جاده های ارتباطی ما بین قضایا تولید می گردد و این جاده ها در مغز باقی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 131