در
کتابخانه
بازدید : 680073تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Expand مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Collapse مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Expand مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سخنانی كه در مادی نبودن ادراكاتی كه به حواس و مغز منسوب هستند گفته شد در یك مورد دیگر نیز جاری می باشد و آن مورد «علم به نفس» است 1.

(1). تا اینجا گفتگو در اطراف اموری بود كه به عنوان «خواص روحی» خوانده می شوند از قبیل ادراكات حسی و خیالی و عقلی و اراده و كراهت و حب و بغض و حكم و تصدیق و غیره، و ثابت شد كه این امور خواص عمومی ماده را ندارند و لهذا نمی توان آنها را از خواص معیّنه ی تشكیلات مخصوص مادی دانست، و تا كنون مستقیماً از شخصیت مستقل خود روح كه این امور از عوارض و حالات و یا از افعال و اعمال وی هستند بحثی نشد. مطلب بالا اشاره به یك برهان ساده از براهینی است كه فلاسفه ی الهی برای اثبات شخصیت مستقل روح در برابر تشكیلات مخصوص مادی اقامه كرده اند.

خواننده ی محترم می داند كه مادیین، روح را فقط به عنوان تشكل و اجتماع و ارتباط مخصوص اجزاء ماده می شناسند و خواص روحی را نیز به عنوان خاصیتهای مخصوص اجزاء مرتبط ماده معرفی می كنند و اما روحیون روح را (كه از حركت و تكامل جوهری ماده پیدا شده) در عین ارتباط و تعلق ذاتی با ماده دارای شخصیت جداگانه و مستقل می دانند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 142
هر یك از ما (چنانكه تجربه و قرائن نشان می دهد موجودات زنده ی دیگر نیر همین حال را دارند) شعور به خویشتن (من) دارد.

دانشمندان روحی شرقی و غربی دلیلهای بسیاری برای اثبات تجرد و شخصیت مستقل روح اقامه كرده اند و البته بعضی از آنها خالی از خلل هم نیست و فعلاً مجال آن نیست كه همه ی دلیلهایی كه در این باب آورده شده ذكر شود و در اطراف آنها بحث و انتقاد شود. در اینجا فقط به ذكر یك برهان ساده از براهینی كه فلاسفه ی اسلامی به آن خوب توجه كرده اند (اول كسی كه به تفصیل این برهان را ذكر كرده شیخ الرئیس است) و احتیاجی به مقدمات زیاد ندارد و از اصول روان شناسی جدید نیز می توان آن را تأیید نمود و در متن اشاره شده است اكتفا می شود و آن از راه علم نفس به خودش است (خود آگاهی) .

مقدمتاً باید گفته شود كه «خودآگاهی» یعنی اطلاع هر كسی از وجود خودش، برای هر كسی بدیهی است و هر كس با علم حضوری خود را می شناسد. مادیین نیز این شعور را (شعور به خود) در انسان انكار ندارند. پس در اینكه هر كسی پیش خود تعقلی از خود دارد و از وجود خود مطلع است و خود را به عنوان یك موجود مستقل و ممتاز از سایر موجودات می شناسد تردید یا اختلافی نیست، هر كسی بالضروره تشخیص می دهد كه «من هستم» ، تنها چیزی كه احتیاج به استدلال دارد این است كه «خود» یا «من» كه وجودش بدیهی است حقیقتش چیست و دارای چه خصوصیتی است و آیا ممكن است مادی باشد یا خیر، آیا وجود مستقل دارد یا آنكه عین بدن یا خواص بدنی است؟ پس اینكه «من هستم» روی حس مخصوص خود آگاهی بدیهی است و قابل استدلال نیست، دانشمندان استدلالات خود را متوجه بیان حقیقت «من» یا «خود» نموده اند نه بیان اصل وجود «من» زیرا وجود من یك امر بدیهی است.

از اینجا واضح می شود كه استدلال معروف دكارت از راه فكر و اندیشه بر اینكه «من هستم» كه به عبارت مخصوص ادا می شود «من می اندیشم پس هستم» مخدوش است زیرا هستی هر كسی مانند خود اندیشیدن، بدیهی است بلكه بدیهی تر است زیرا آگاهی از اندیشیدن با اضافه به میم (می اندیشم) فرع بر آگاهی و شعور به خود است.

حالا برگردیم به اصل مطلب و ببینیم آیا «خود» یا «من» كه وجودش بر هر كسی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 143
مشاهده می كند عیناً كه چیزی است كه قابل انطباق به هیچ عضوی و خواص عضوی نیست زیرا با زیاده و نقیصه ی اعضا تفاوت نمی كند و با اختلاف سنین عمر و

بدیهی است حقیقتش چیست و دارای چه خصوصیتی است و آیا ممكن است مادی باشد یا خیر؟ در اینجا دو نظریه ی اساسی وجود دارد:

(1). نظریه ی حسی
(2). نظریه ی روحانی
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است