در
کتابخانه
بازدید : 680484تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Collapse اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
Collapse مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
Expand مقاله ی ششم ادراكات اعتباری مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این نظریه را (معرّف هر چیز تاریخچه ی پیدایش و زندگی وی می باشد) فلسفه

(1). اشكالاتی كه در مهیات و اجتماع نقیضین و معلومات ثابته و بدیهیات و غیر اینها نموده اند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 326
نیز می پذیرد و به شرط اسقاط مسامحه هایی كه در تقریبش به كار رفته عملی می داند و اساساً این نظریه مبتنی به ثبوت تحول و تكامل عمومی نمی باشد و از این روی فلاسفه از زمان دیرین (زمان فلسفه نیمه كاره ی یونان) و پیش از طلوع نظریه ی حركت عمومی جوهری در فلسفه ی اسلام كه سه قرن و نیم بیشتر از عمرش نمی گذرد همین مطلب را در كتب خود ذكر كرده اند. فلاسفه گفته اند كه حد تام باید مشتمل به همه ی علل وجود شئ بوده باشد یعنی معرفت تام به چیزی، به شناختن اجزاء وجودی و همچنین علل پیدایش وی و همچنین غایات و اغراض وجودی وی موقوف می باشد زیرا همه ی جهات وجودی اختصاصی شئ كه در خارج او را به عنوان یك واحد حقیقی مشخص پدید آورده و نگاه می دارند در وجود او ذی دخل هستند و روشن است كه مفهوم كامل گاهی می تواند نام «مفهوم كامل» به خود بگیرد كه انطباق كامل به خارج داشته باشد پس ناچار باید تاریخچه ی پیدایش (علل قبل الوجود) و زندگی (ماده و صورت یا خواص ضروری شئ) و حتی غایت و غرض وجود وی (اگر چه وجود غایت پس از انعدام وجود وی و منفصل الوجود از وجود وی بوده باشد و این چیزی است كه در نظریه ی «تاریخچه» از وی نام برده نشده) در «معرّف» ذكر شود؛ مثلاً اگر بخواهیم «تخت» را معرفی نماییم (مثال معروف) باید گفت چیزی كه نجار با ابزار نجاری خود از چوب به فلان شكل برای نشستن و خوابیدن می سازد و هر یك از اجزاء این معرف، مستمند توضیح شود طبق همان دستور توضیح باید داد. روشن است كه تعریف نامبرده، فاعل و غایت و ماده و صورت تخت را دارد و هر یك از آنها اسقاط شود به همان اندازه «معرّف» ناقص خواهد بود ولی در این میان مؤثرتر و كاری تر از همه ماده و صورت می باشد.

و از بیان گذشته روشن می شود كه به كار انداختن این روش در موجودات روحی مانند موجودات جسمی اشكالی نخواهد داشت؛ آری، اكتفا كردن به ذكر علل مادی در تعریف حوادث روحی اشتباه می باشد زیرا این رویّه فقط جنبه مادی حادثه را می تواند روشن بنماید نه همه ی جهات مادی و روحی او را.

برگردیم به سخن نخستین. آنچه می گفتیم در اطراف تحلیل قسم تصوری معلومات بود.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است