در
کتابخانه
بازدید : 680245تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فلاسفه غیریّت را به دو قسم «غیریّت ذاتی» و «غیریّت عرضی» قسمت كرده اند. غیریّت عرضی آن است كه مغایرت دو چیز از آن دو چیز دیگر بوده و مجازا به آنها نسبت داده شود، مانند غیریّت در میان شیرینی عسل و سفیدی گچ كه حقیقتا به واسطه ی مغایرت عسل و گچ پیش آمده وگرنه شیرینی و سفیدی با هم مغایرت ذاتی ندارند و می شود كه در یك جا مانند شكر سفید جمع شوند.

و غیریّت ذاتی آن است كه منافات میان دو چیز مستند به ذات خودشان بوده و به اقتضای خود یك جا جمع نشوند، مانند نفی و اثبات. گذشتگان فلاسفه غیریّت ذاتی را كه به اصطلاح فلسفه «تقابل» نامیده می شود چهار قسم قرار داده اند: تناقض، عدم و ملكه، تضایف، تضاد؛ گفته اند امری كه مقابل و مغایر موجود مفروضی است، یا عدم آن است و یا موجود دیگری است و در صورت اولی یا میان موجود و عدم آن

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 858
موضوعی مفروض نیست مانند وجود چیزی و عدم وجود آن و آن تقابل تناقض است چنانكه گفته شود: «انسان موجود است» ، «انسان موجود نیست» و یا میان موجود و عدم آن، موضوع مشتركی است مانند بینایی و نابینایی انسان كه «انسان» موضوع مشتركشان می باشد و آن تقابل عدم و ملكه است. در صورت دومی دو موجود متقابل مفروض یا تصور هر كدام متوقف به تصور دیگری است مانند بالا و پایین، برادر و برادر و این تقابل تضایف است، و یا تصور یكی متوقف به تصور دیگری نیست مانند سیاهی و سفیدی و این تقابل تضاد می باشد (پیوسته تقابل میان دو چیز باید باشد نه بیشتر. در تناقض هیچ چیز مفروضی از نقیضین خالی نیست. در عدم و ملكه ممكن است هر دو طرف از خارج رفع شوند چنانكه دیوار نه بینایی دارد و نه نابینایی، ولی متناقضین این گونه نیستند، هرچه فرض شود یا درخت است و یا درخت نیست. متضایفان پیوسته در وجود و عدم و امكان و فعلیت متكافی و برابرند، هر دو با هم موجود می شوند و با هم معدوم، و هر دو با هم فعلیت پیدا می كنند یا امكان. متضادّان باید موضوع شخصی داشته باشند و باید در جنس نزدیك شركت داشته و نهایت دوری از هم گزینند. اینها و جز آنها مسائلی است كه توضیح و برهان آنها را از كتب مفصّله باید جست) .

در اینجا دو نكته ی زیرین را تذكر می دهیم:

نكته ی 1. چنانكه از تقسیم تقابل كه ذكر شد روشن است نیاكان فلسفه تقابل را تنها میان دو موجود نگرفته اند (در حالی كه مناسب همین بود) و از این روی دو تقابل تناقض و عدم و ملكه نیز پیدا شده است، ولی اگر ما خواسته باشیم چنین كاری كنیم باید نخست تناقض را كنار گذاشت و دوم عدم را در تقابل عدم و ملكه از این روی كه وصف موجود بوده و بهره از وجود دارد داخل موجودات شمرده و تقسیمی از نو بنیاد بگذاریم.

نكته ی 2. ما وحدت و كثرتی را كه در میان موجودات به واسطه ی بحثی كه در این مقاله گذشت استوار ساخته و به بررسی احكام آنها پرداختیم، از نظر مهیّات است كه با لباس وجود ملبّس می شوند وگرنه اگر از این روی نظر كنیم كه واقعیت خارج یك حقیقت بیش نیست و آن حقیقت وجود می باشد، در خارج هر كثرت كه فرض شود به سوی وحدت بر می گردد و كثرتی كه به وحدت برنگردد نداریم چنانكه در مقاله ی 7 اشاره شد.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 859
مسائلی كه در این مقاله به ثبوت رسید به قرار زیر می باشد:

(1). دو صفت عمومی به نام «وحدت» و «كثرت» در خارج داریم.

(2). وحدت و كثرت منقسم می شوند به شخصی و كلّی.

(3). وحدت و كثرت منقسم اند به بسیط و مركّب.

(4). حقیقت حمل، وحدتی است كه بر كثرت استوار می باشد.

(5). یكی از خواص كثرت غیریّت است.

(6). هر فعلیتی فعلیتهای دیگر را از خود می راند.

(7). وحدت كثیر محال است.

(8). غیریّت منقسم است به ذاتی (تقابل) و عرضی.

(9). تقابل را فلاسفه چهار قسم كرده اند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 861
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است