در
کتابخانه
بازدید : 679989تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در مقاله ی پنجم گفته شد كه ما گاهی كه خود (نفس) را با اندیشه و حالات نفسانی خود (من- ادراك- اراده) مورد توجه قرار دهیم (و همیشه این مشاهده در ما موجود است) و سپس حال وجودی آنها را با همدیگر بسنجیم آشكارا خواهیم دید كه وجود ادراك و اراده با وجود نفس قائم است نه به عكس.

یعنی ما نمی توانیم «اندیشه ی خود» را بی «من» تصور كنیم ولی «من» بدون تصور «اندیشه ی خود» قابل تصور است با علم به اینكه این وصف نه از این راه است كه

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 866
تصور ما این گونه است، بلكه «متصور» ما این گونه است.

و به بیان دیگر: وجود ادراك و اراده عین وجود نفس نیست ولی خارج از وجود «من» نیز نمی باشد. اینها كه خواص و آثار خود نفس شمرده می شوند چیزهایی هستند كه وجود آنها در وجود نفس پیچیده و منطوی بوده و نیازمند به وجود نفس می باشند؛ یعنی دو گونه وجود است كه یكی از آنها در تحقق خود محتاج به دیگری است كه او را مهد خود (موضوع) قرار داده و نام هستی را دارا شود. ما این دو وجود را به نام «جوهر» و «عرض» می نامیم.

پس «جوهر» مهیتی است كه وجودش قائم با خود بوده و نیازی به وجودی دیگر نداشته باشد مانند نفس، و «عرض» مهیتی است كه وجود آن نیازمند و قائم با وجود دیگری است مانند ادراك و اراده. ما از همین جا خواص و آثاری را كه از خارج به ما وارد می شوند نام «عرض» داده و «اعراض» می دانیم چون خاصه ی عرض (نیاز) در آنها می یابیم و همان موضوعی را كه این اعراض به حسب وجود می خواهند، با اینكه حس نمی كنیم، «جوهر» می دانیم.

با بیان ساده تر بگوییم: ما حاسّه ی جوهر شناس نداریم ولی محسوساتی كه با حواس خود می یابیم چون اعراض هستند همراهشان جوهری اثبات می كنیم.

بیان دیگر: گذشته از خواصی كه در حواس ما موجود می شوند، در خارج نیز چیزهایی می یابیم كه كنجكاوی در هستی آنها صحت تقسیم گذشته (جوهر، عرض) را به ثبوت می رساند.

ما در خارج «عدد» داریم زیرا خواص ریاضی بسیاری برای آن می یابیم كه كمترین تردیدی در وجودش باقی نمی گذارد. هر عددی معدودی می خواهد (پنج- انسان) كه بی معدود خود تحقق نخواهد گرفت و هنگام تحقق عین وجود معدود نیست ولی بیرون از وجود معدود و ضمیمه ی هستی وی نیز نیست؛ و همچنین اقسام نسبتها كه در خارج موجود می شوند وجود آنها نه عین وجود اطراف نسب می باشد و نه خارج از وجود آنها، پس وجود آنها نیاز و احتیاج وجودی به وجوداتی دیگر دارد و اگر چنانچه همان وجودات مورد احتیاج همان حال احتیاج را داشته باشند آنها نیز نیازمند به وجودات دیگری خواهند بود و چون واقعیت خارج، این نیاز را رفع كرده و نیازمندها را به وجود آورده است ناچار وجوداتی در خارج داریم كه قائم به ذات (جوهر) هستند و این گونه وجودات نیازمند (اعراض) با آنها قائم بوده خواص

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 867
و آثار آنها شمرده می شوند.

از این بیان نتیجه گرفته می شود كه: «مهیّات خارجی بر دو قسمند: جوهر و عرض» .

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است