است كه در علوم طبیعی هست و در فلسفه نیست، رجوع شود به مقدمه ی مقاله ی چهارم.
. در حاشیه 2 و 3 توضیح داده شد كه هر یك از علوم یك یا چند چیز را به عنوان
«موضوع» زمینه ی كاوش و فعالیت خود قرار می دهد و به كشف خواص و آثار آن
می پردازد، و اما موضوع و زمینه ی فعالیت فلسفه «وجود مطلق» است. بنابر این هر یك از
علوم در یك محیط محدود سیر می نماید و نظریات وی از حدود موضوع خودش كه
موجود خاصی است تجاوز نمی نماید و هر یك از علوم اگر فرضاً نظر بدهند «فلان چیز
هست» یعنی در محیط كار من هست و اگر نظر بدهد «نیست» یعنی در محیط كار من
نیست، و اما فلسفه كه دارای موضوع عامّی است و مطلق وجود را میدان عمل خویش
قرار داده اگر نظر بدهد «نیست» یعنی اصلاً وجود ندارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 69
1. رجوع شود به مقاله ی 3مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 70