در
کتابخانه
بازدید : 680440تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Expand مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Expand مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Collapse مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در مقابل عقلیون دسته ی دیگری از فلاسفه هستند كه آنها را «حسیون» می گویند.

این دسته هر چند با دسته ی اول در موضوع فطریات مخالفند و همین اختلاف نظر، آنها را از یكدیگر متمایز كرده و موجب جدالها و تألیف كتابها از طرف هر یك برای اثبات نظریه ی خود و ابطال نظریه ی مخالف شده اما در نفی ارزش محسوسات، عقیده ی دكارت را كه سر دسته ی عقلیون است قبول دارند.

جان لاك (1622- 1704م) انگلیسی كه سر دسته ی حسیون به شمار می رود از دانشمندان بزرگ اروپاست و در روان شناسی نظریات قابل توجهی دارد؛ درباره ی محسوسات می گوید:

«منكر موجودات محسوس شدن چندان معقول نیست و البته یقین بر آنها هم مانند یقین بر معلومات وجدانی (آن چیزهایی كه ذهن بی واسطه، نسبت میان موضوع و محمول را تصدیق می كند، مثل علم نفس به وجود خود و اینكه سه با یك و دو برابر است و اینكه مثلث غیر از مربع است) و معلومات تعقلی (آن چیزهایی كه ذهن برای درك نسبت میان موضوع و محمول احتیاج به تصور معانی دیگر دارد، مانند علم به اینكه مجموع زوایای مثلث مساوی با دو قائمه است و یا اینكه جهان آفریدگار دارد) نیست و از نظر علمی و فلسفی می توان آنها را در زمره ی گمانها و پندارها به شمار آورد ولی در امور زندگی دنیوی البته باید به حقیقت محسوسات یقین داشت. »
جان لاك در باب تقسیم خواص جسم نیز همان عقیده ی دكارت را دارد و می گوید:

«خاصیت بر دو قسم است: بعضی ذاتی جسم اند و از آن منفك نمی شوند و آنها را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 185
«خاصیت نخستین» می نامیم، مانند جرم و بعد و شكل و حركت یا سكون. بعضی خاصیتها مربوط به ذات جسم نیستند و عرض اند و فقط احساساتی هستند كه به واسطه ی خاصیتهای نخستین در ذهن ایجاد می شوند، مانند رنگ و بو، و آنها را «خاصیتهای دومین» می گوییم. »
البته اینجا این اشكال پیش می آید كه در صورتی كه ما جمیع معلومات خود را نسبت به عالم خارج- به حسب نظر لاك- مستند به حس می دانیم و فرض این است كه حس ارزش یقینی ندارد، پس از چه راه می توانیم حكم كنیم كه بعضی از خاصیتهای جسم ذاتی آنها هستند و بعضی عرضی و به عبارت دیگر بعضی حقیقی هستند و در خارج واقعیت دارند و بعضی دیگر صرفا ذهنی، در صورتی كه همه ی آنها به وسیله ی حس ادراك شده اند و چه دلیلی هست كه خاصیتهای نخستین نیز مانند خاصیتهای دومین ذهنی محض نباشند؟ این اشكال است كه بعضی از دانشمندان مانند جرج بركلی را كه عقیده ی لاك را در باب «اصالت حس» پسندیده اند وادار كرده است كه جمیع محسوسات را ذهنی بدانند؛ و بعلاوه بنا بر اصالت حس كه لاك قائل است، از چه راه برای یك سلسله معلومات كه آنها را «وجدانیات» یا «بدیهیات» نامید و یك سلسله معلومات دیگر كه آنها را «امور تعقلی و استدلالی» خواند (كه در بالا در ضمن نقل كلمات خودش اشاره شد) ارزش یقینی قائل است؟ آیا بنا بر اصالت حس یا قبول این جهت كه حس خطاكار است می توان برای غیر معلومات حضوریّه (علم نفس به خود و به اندیشه و افعال و قوای خود) ارزش یقینی قائل شد؟ در هر صورت عقیده ی حسیون نیز درباره ی محسوسات مانند عقیده ی عقلیون است و برای آنها ارزش نظری و معرفتی قائل نیستند. در میان فلاسفه ی جدید، مخصوصاً از قرن نوزدهم به بعد، شاید كسی یافت نشود كه نظریه ی قدما را در باب محسوسات بپذیرد.

در قرن نوزدهم نظریه «اتمیسم» [1]كه ابتدا از طرف ذیمقراطیس در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان ابراز شده بود در اروپا قوّت گرفت و معلوم شد جسم بر خلاف نظریه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 186
قدما آنطور كه ابتدائاً به نظر می رسد یك «متصل واحد» نیست بلكه مركّب است از ذرات بسیار كوچك كه جسم واقعی آنها هستند، اختلاف و تنوع اجسام محسوس تنها در اثر اختلاف شكل و اندازه و وضع ذرات آنهاست و آن ذرات دائماً در جنبش و حركت هستند و آنچه منشأ دیدن و شنیدن و سایر احساسها می شود غیر از همان ذرات كه در حركت هستند چیز دیگری نیست و آنچه ما به وسیله ی حواس خود به عنوان رنگ یا طعم یا بو یا صوت ادراك می كنیم عینیت خارجی ندارند، فقط یك سلسله حالات ذهنی هستند كه نماینده ی تأثیرات مختلف ذرات می باشند و به قول بعضی از دانشمندان:

«طبیعت دارای رنگ و بو و صدایی نیست، ما هستیم كه برای آن، اشعه ی زرین آفتاب و عطر فرح بخش گل و صدای دلنواز بلبل ساخته ایم. »
خود ذیمقراطیس نیز تصریح كرده است كه این صوری كه ما از اشیاء به وسیله ی حواس خود ادراك می كنیم دلیل بر حقیقت اشیاء خارجی نیست بلكه نماینده ی تأثیرات مختلف ذراتی است كه از اجسام خارج می شوند و داخل عضو حاسه ی ما می گردند.

از ذیمقراطیس نقل شده كه گفته است:

«بر حسب قرار داد شیرین شیرین است، بر حسب قرارداد تلخ تلخ است، بر حسب قرار داد گرم گرم است، بر حسب قرار داد سرد سرد است، بر حسب قرار داد رنگ رنگ است، ولی اگر حقیقت را بخواهید اینها فقط ذرات هستند و خلأ. »
و از جمله دانشمندان حسی كه نظریه ی دكارت و پیروانش را راجع به «معقولات صرفه» نفی كردند و به پیروی جان لاك قائل به اصالت حس شده جمیع معلومات را مستند به حس دانستند جرج بركلی (1685- 1753م) و دیوید هیوم [2](1711- 1776م) می باشند. این دو نفر در نفی ارزش محسوسات كه به عقیده ی آنها مبدأ اصلی علم هستند از دكارت و ژان لاك نیز جلوتر رفتند؛ مثلاً دكارت بعد و شكل و حركت را در جسم (خواص اولیه) كه به عقیده ی او معقول اند نه محسوس، حقیقی می دانست و تنها خواص ثانوی از قبیل صوت و رنگ و طعم و حرارت را كه محسوس اند بی حقیقت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 187
می دانست ولی این دو نفر راه افراط پیمودند، خواص اولیه را نیز مانند خواص ثانویه بی حقیقت پنداشتند. این دو نفر با آنكه مبدأ علم را حس شمردند هیچ گونه ارزش و اعتباری برای ادراكات حسی قائل نشده و حتی وجود خارجی محسوس را نیز انكار كردند.


[1] atomism .
[2] DFvid Hume .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است