در
کتابخانه
بازدید : 1235010تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Expand درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس به این معنا نمی شود گفت که هستیها دو دسته هستند: هستیهای بایستنی و هستیهای نبایستنی، که بعد به مسأله ی ثنویت برسیم و بگوییم پس عالم باید دو مبدأ داشته باشد: یک مبدئی که هستیهای بایستنی را ایجاد کرده است و می کند و یک مبدئی که هستیهای نبایستنی را. معلوم شد آن چیزهایی که نبایستنی هستند نیستیها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 493
می باشند، یعنی همان نشده ها می باشند، خلأها می باشند. اشکالی اگر باشد این نیست که چرا اینها هستند؛ اشکال این است که چرا به جای این نیستیها هستیها نیست؟ پس مسأله به صورت ثنویت از بین می رود، ولی به صورت دیگر باقی می ماند.

می گوییم: بله، آن از بین رفت و نمی گوییم دو سنخ هستی در عالم داریم، بلکه می گوییم در عالم باز هم نبایستنیهایی وجود دارند که آن نبایستنیها از نوع نیستیها هستند. حال می پرسیم: چرا همین نیستیها وجود دارند؟ چرا همین نیستیها را هستیها پر نکرده است؟ شما می گویید جنگْ نیستی است، ظلمت نیستی است، عجز نیستی است، بیماری نیستی است، همه ی اینها را می گویید نیستی است. می گوییم بسیار خوب، نیستی است، نمی گوییم که مبدأ علم یک مبدأ است و مبدأ جهل یک مبدأ دیگری است که جهلها را در مقابل علمها ایجاد کرده است؛ نه، جهل یعنی همان عدم العلم؛ ولی ایراد ما در مبدأ علم است که چرا مبدأ علم، در اینجا که جهل است، علم را به جای این جهل نیاورده است؟ یعنی چرا این نیستی را تبدیل به هستی نکرده است؟ پس اشکال باقی است ولی به صورت دیگر باقی است نه به این صورت.

این مطلب از مسائل اساسی است که حکما درباب خیر و شر دارند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است