در
کتابخانه
بازدید : 1235226تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Collapse درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
Expand <span class="HFormat">مقاله ی اول</span>مقاله ی اول
Expand <span class="HFormat">مقاله ی چهارم</span>مقاله ی چهارم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی پنجم</span>مقاله ی پنجم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی ششم</span>مقاله ی ششم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی هفتم</span>مقاله ی هفتم
Expand مقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات اومقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات او
Collapse مقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی اومقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی او
Expand فصل اول: در صفت فاعلی مبدأ اوّل فصل اول: در صفت فاعلی مبدأ اوّل
Collapse فصل ششم : عنایت کیفیت دخول شر در قضای الهی فصل ششم : عنایت کیفیت دخول شر در قضای الهی
Collapse عنایت و حکمت خداوندعنایت و حکمت خداوند
Expand ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی
Expand ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی
Expand بررسی اشکالات هیوم بر برهان نظم بررسی اشکالات هیوم بر برهان نظم
Expand ادامه ی بررسی اشکالات وارده بر برهان نظم ادامه ی بررسی اشکالات وارده بر برهان نظم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فلاسفه ی غرب قهراً برای خدا چنین مطلبی را فکر کرده و درنظر گرفته اند: وقتی که خداوند خواست عالم را خلق کند، از خلق عالم مقصدی داشته است، اگر مقصدی نداشته باشد حکیم نیست. پس در واقع خلقت عالم برای رسیدن به یک مقصدی است. بنابراین باید مقصدی یا مقصدهایی در کار باشد، در خلقت آدم یا به طور کلی در خلقت هر شئ باید مقصدی در کار باشد. همین سؤالی که همیشه مطرح می کنند و می گویند: خدا برای چه این را خلق کرد؟ برای چه آن را خلق کرد؟ این یک سؤال خیلی عامی است که در واقع همان مفهوم «حکمت» را می خواهند توجیه کنند.

می گویند که خدا حکیم است و آن که حکیم است کار را برای غایت و مقصدی انجام می دهد. حالا خدا انسان را برای چه خلق کرده است؟ زمین را برای چه خلق کرده است، چه مقصدی در کار بوده است؟ آیا بهترین مقصد همین بوده که اینها را خلق کند؟ آیا برای او یک جور دیگر هم ممکن بوده است؟ در اینجا درمواردی می گویند: حالا که چنین مقصدی در کار است، پس چرا فلان شئ خلق شده که بر ضد آن مقصد است؟ چرا بیماری خلق شده؟ اگر مقصود حیات انسان و کمال انسان است چرا بیماری آفریده شده است که بر ضد این مقصد است؟ پس مسأله به این صورت طرح می شود که خدا باید یک طرح ذهنی و یک طرح قبلی برای خلقت اشیاء داشته باشد که بر طبق آن طرح قبلی و طرح ذهنی اشیاء را خلق کرده باشد. آن طرح هم باید بر اساس انتخاب یک مقصد و برای رسیدن به یک هدف باشد و همه چیز هم باید با آن مقصد متناسب باشد.

این، اساس فکر اینهاست که بر این اساس آمده اند و اشکال کرده اند. حرفهای هیوم هم بعد از این است که اصل مطلب را به همین شکل قبول کرده و در ذهنش غیر از این طرح چیزی نبوده است. بعد آمده و گفته است که ببینیم آیا این نظام موجود درعالم دلالت می کند بر وجود یک ناظم حکیم یا نه؟ بعد گفته است که اصلا راه دلالت چیست؟ و خود گفته است که راه دلالت مقایسه ای است که انسان میان کار خودش و کار خدا برقرار می کند و این مقایسه صحیح نیست؛ یعنی از نظر هیوم مبنای برهان نظم قیاس گرفتن کار خدا با کار انسان است و این قیاس گرفتن صحیح نیست. تقریباً همه ی حرف هیوم همین است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است