اگر ما باشیم و همین اصطلاح در اینجا، که شیخ هم تا اینجا بیشتر نیامده است،
[که ذات واجب الوجود کدامیک از این سه قسم است ] ، مسلماً ماهیت مخلوطه
نیست. اگر واجب الوجود موجودی دارای ماهیت می بود و دارای آن خصلتهای
عدمی که در هر ممکنی است، ماهیت مخلوطه می شد، یعنی ماهیت بشرط شئ
می شد. ولی واجب الوجود غیر وجود را طرد می کند، یعنی ذاتش مقید و مشروط
است، پس بشرط لا است، پس مجرد است. او ماهیت مطلقه نیست، زیرا ماهیت
مطلقه اعم است از ماهیت مجرده و ماهیت مخلوطه. پس درباره ی واجب الوجود فقط
باید بگوییم «ماهیت مجرده» است
[1].
[1] . [پیداست که استاد شهید لفظ «ماهیت» را در اینجا مسامحتاً به کار برده اند، برای اینکه مشخص کنند که ذات واجب الوجود حقیقت بشرط لا است. ]