طبیعی را كه می گوییم «كلّی طبیعی» ، در واقع به اعتبار شأنیّت آن است. این
شأنیت را دارد كه اگر در ذهن قرار بگیرد صفت كلیت را دارد، و الاّ در خارج كلیت
ندارد و امر متشخّص است، وجودش عین وجود افراد است، افراد اگر كثیر باشد كلی
طبیعی كثیر و اگر منحصر به فرد باشد واحد است.
كلّی طبیعی خودش نه كلّی است و نه جزئی، [و اینكه می گوییم وجودش عین
وجود افراد است ] به این معنا نیست كه می گویند «یوجد بوجود فرد واحد و ینعدم
بانعدام جمیع الافراد» . این، قول بعضی فلاسفه ی امروزی و تقریبا قول اصولیّون
ماست و خواهیم گفت كه این، حرف غلطی است و شامل همه ی مفاسد سخن «رجل
همدانی» است كه شیخ آن را به مسخره می گیرد.