شیخ در ابتدای فصل می گوید: «فی تناهی العلل الفاعلیة و القابلیة» یعنی بحث در
تناهی علل فاعلی و قابلی است. اما چنانکه شرح داده خواهد شد بحثش به تناهی
علل فاعلی و قابلی اختصاص ندارد، بلکه شامل علت صوری و علت غائی هم
می شود. این را بعد بیان خواهیم کرد.
شیخ می گوید حال که بحث ما به اینجا رسیده است، سزاوار است که سخن خود
را به بحث در باره مبدأ اوّل از برای وجود و تمام هستی پایان دهیم، آن که مبدأ تمام
هستی است. بحث اول در این است که آیا چنین مبدئی وجود دارد یا وجود ندارد؟
آیا هستی، مبدئی که از او ناشی شده باشد دارد یا ندارد؟ اگر اصل مبدأ برای هستی
ثابت شد و معلوم شد که هستی مبدأ دارد و آن مبدأ قهراً از غیر خود نیست، آن وقت
سخن در این خواهد بود که آیا مبدأ وجود واحد است یا می تواند متکثر باشد؟ و به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 27
تعبیر فلسفی آیا او واحد است یا کثیر؟ و به تعبیر اسلامی- که شیخ هم این تعبیر را
در اینجا ذکر می کند- آیا او واحد است به طوری که لا شریک له فی مرتبته و لا ندّ له؟
آیا در مرتبه ی ذات او برای او شریکی نیست؟ برای او مثل و مانندی نیست؟ لَیْسَ
کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ؟
از مسأله ی وحدت مبدأ که فارغ شویم قهراً مسأله ی صفات مبدأ پیش می آید، و
اگرچه عنوان این مسأله را اینجا ذکر نکرده ولی بعد آن را می آورد. بحث در اینکه
صفات مبدأ چه صفاتی است؟ او را با چه صفاتی می شود متصف کرد و چه صفاتی را
می شود از او سلب نمود؟ چه برهانی برای اثبات بعضی از صفات و نفی بعضی دیگر
از صفات داریم؟
مسأله ی دیگر مرتبه ی مبدأ اوّل در وجود است. او در چه مرتبه ای از وجود است؟
غیر او که از او صادر شده اند چه مراتبی دارند؟ که این قهراً بحث در افعال باری را
پیش می آورد. پس بحث در ذات باری، بحث در وحدانیت باری (اگر بتوانیم آن را
[از] صفات جدا حساب کنیم) ، بحث از صفات باری و بحث از افعال باری و عواملی
که از ذات باری ناشی شده است، مجموعه ی بحثهایی است که در این مقاله ی هشتم یعنی
«الهیات بالمعنی الاخص» آمده است، نامی که متأخرین بر این مباحث گذارده اند.