در
کتابخانه
بازدید : 1235496تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Collapse درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
Expand <span class="HFormat">مقاله ی اول</span>مقاله ی اول
Expand <span class="HFormat">مقاله ی چهارم</span>مقاله ی چهارم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی پنجم</span>مقاله ی پنجم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی ششم</span>مقاله ی ششم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی هفتم</span>مقاله ی هفتم
Collapse مقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات اومقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات او
Expand فصل اول تناهی علل فاعلی و علل قابلی فصل اول تناهی علل فاعلی و علل قابلی
Collapse فصل دوم ایراد های وارده بر بحث تناهی علل و حل آنهافصل دوم ایراد های وارده بر بحث تناهی علل و حل آنها
Expand فصل سوم تناهی علل غائی فصل سوم تناهی علل غائی
Expand فصل چهارم صفات واجب الوجودفصل چهارم صفات واجب الوجود
Expand فصل پنجم ادامه بحث در توحید واجب الوجودفصل پنجم ادامه بحث در توحید واجب الوجود
Expand فصل ششم: ادامه بحث در صفات واجب الوجودفصل ششم: ادامه بحث در صفات واجب الوجود
Expand فصل هفتم: نسبت معقولات با واجب الوجودفصل هفتم: نسبت معقولات با واجب الوجود
Expand مقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی اومقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گفتیم که تکوّن عنصری از عنصر دیگر را «استحاله» می گویند و آنجا که مرکّبی به سوی کمال رود [این امر را] «استکمال» می نامند، مثل رفتن صبی به سوی رجولیت یا رفتن منی به سوی رجولیت؛ و گفتیم که نوع دیگری داریم که استحاله است و نه استکمال و آن وقتی است که چند عنصر جمع می شوند و بر یکدیگر تأثیر و تأثر می کنند و بعد مزاجی پیدا می شود، بعد از اینکه مزاج پیدا شد آمادگی برای پیدایش یک صورت مرکب حاصل می گردد که این مرکب جزء هیچیک از دو قسم ذکر شده نیست. استحاله نیست زیرا صور عناصر زایل نشده اند. استکمال نیست زیرا یک شئ نیست که به سوی کمال رفته باشد؛ چند شئ جمع شده اند و در یکدیگر اثر گذاشته اند و مزاجی پیدا شده و بعد آن صورت جدید عارض آن مزاج گردیده است، که می شود کون شئ من مزاج، بدون اینکه استحاله یا استکمال صادق باشد:

و أیضاً فإن العناصر تتکوّن منها الکائنات فتکون مستحیلة عند الامتزاج غیر فاسدة فی صورها الذاتیة علی ما علمت فیکون المزاج غیر کائن فیها لزوال ضد المزاج بل عدمه فقط، فیکون هذا القسم لیس هو من القسم الذی مثّل له بکون الهواء من الماء و ذلک لأنّ العناصر لا تفسد فی أنواعها عند المزاج بل تستحیل، و لا من القسم الذی مثل له بکون الرجل من الصبی، لأنه کان لاینعکس، فلا یکون الصبی بفساد الرجل، و ههنا ینعکس فیکون من الممتزج شی ء عنه امتزج بعد فساد المزاج.

[کائنات از عناصر به وجود می آیند و عناصر استحاله می شوند] بدون اینکه صورت آنها فاسد و زایل شود و [مزاج حاصل از ترکیب ] نبود و بعد پیدا شد نه اینکه ضد این مزاج بود و زایل شد و بعد این مزاج پیدا شد. [و این قسم مانند «کون الهواء
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 73
من الماء» نیست زیرا صورت عناصر زایل نشده ] و مانند «کون الرجل من الصبی» هم نیست زیرا در این قسم متکوّنٌ منه و کائن می توانند به یکدیگر تبدیل شوند و حال آنکه در «کون الرجل من الصبی» رجل دیگر نمی تواند به صبی تبدیل گردد. در مثل مرکبات، مرکب تبدیل به عناصر می شود یعنی مرکب فاسد می شود و به عناصر برمی گردد و باز عناصر می آیند و مرکب می شوند. [تبدیل عناصر به مرکب ] از این جهت شبیه به استحاله است که مثل تبدیل هوا به آب به همدیگر برمی گردند و انعکاس پیدا می شود. از نظر دیگری هم ازنوع استکمال است، چون در آنجایی که استحاله هست زوال نیز می باشد ولی در اینجا زوال شئ نیست. پس شقّ سومی پیدا کردیم که نه داخل در این است نه داخل در آن.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است