عنوان این فصل چنین است: «فی نسبة المعقولات إلیه» که در واقع به معنی نسبت
علم واجب تعالی به واجب تعالی است. «و ایضاح أن صفاته الایجابیة والسلبیة
لاتوجب فی ذاته کثرة» . این، مطلب دیگری است که ضمن این فصل باید بیان شود؛
این مطلب که صفات واجب تعالی، چه صفات ایجابی و چه صفات سلبی، مستلزم
تکثر در ذات حق نیست؛ صفات عین ذات است و مستلزم هیچ گونه کثرتی نیست.
بعد از این هم مطالب دیگری هست راجع به این که «له البهاء الاعظم» بهاء و جمال و
جلال اعظم از اوست؛ و بعد در اینجا به این مسأله خواهد پرداخت که واجب تعالی
مبتهج به ذات خود است و به یک تعبیر عاشق ذات خود است؛ و در ضمن اشاره ای
هم به معنی لذت عقلی و اینکه لذت عقلی خود نوعی از لذت است و متغایر و
متفاوت با لذت حسی است، خواهد داشت.
قسمت اول در نسبت معقولات به واجب است. در قسمتهای گذشته ثابت کردیم
که علم حق تعالی به ذات خود عین ذات است، علمی است که در آنجا عقل و عاقل
و معقول یکی است. ولی گفتیم که علم حق تعالی به اشیاء دیگر عین ذات نیست،
بلکه آنها معلول ذات هستند، یعنی علم حق تعالی به اشیاء دیگر معلول علم حق
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 337
تعالی به ذات خود است. همان طور که ذات حق تعالی علت از برای همه ی اشیاء است،
علم حق تعالی به ذات خود هم علت از برای علم به سایر اشیاء است. بیان مطلب را
قبلاً گفتیم و نظریات دیگری را هم که از شیخ اشراق و دیگران بود اشاره کردیم و
گذشتیم.