آنگاه ایشان می گویند که اصلا حق این است که ما اساساً آیه را هیچ گونه مقید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 439
نکنیم، نه تقیید به حکمت و نه تقیید به مالکیت. آیه هیچ قیدی در اینجا نیاورده
است. آیه چنین است که «لایُسْئَلُ عَمّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلونَ» . کأنّه اجمال آیه به ظاهر
این است که از آن جهت که او فاعل است و فعل از او صادر شده، اصلا در مورد فعل
او سؤال معنی ندارد، و در مورد فعل دیگران سؤال معنی دارد. در اینجا ایشان مطلب
را به همان مسأله ی حکمت ربط می دهند نه به عدالت، ولی این طور می گویند که از
جنبه ی «لِمَ» همان «لِمَ» که از وجه مصلحت و حکمت سؤال می شود، از فعل خداوند
سؤال نمی شود، نه به دلیل اینکه او حکیم است، زیرا این یک قید به آیه است، بلکه
لأنَّ الفعلَ فعلُه. دیگران سؤال می شوند، چرا؟ در اینجا ایشان مطلب را چنین تقریر
می کنند: