در
کتابخانه
بازدید : 1235855تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Expand درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نوع دوم شر، موجود بالذات است نه بالعرض، ولی شر بالعرض است. موجود بالذات است یعنی خودش واقعیت است. پس چرا شر بالعرض است؟ چون خودش
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 547
بما هو هو شر نیست، به اعتبار منشئیت آن برای یک عدم شر است و به اعتبار نسبتش با شئ دیگر شر است. وجود اضافی اش شر است، نه وجود فی نفسه او؛ و وجود اضافی یعنی وجود اعتباری. به اعتبار نسبتش با شئ دیگر شر است، نه خودش فی حد ذاته. پس این می شود موجود بالذات و شر بالعرض.

در موجود بالذات و شر بالعرض ما چه باید بگوییم؟ در اینجا نمی توانیم بگوییم مقضیّ بالعرض است. قطعاً مقضیّ بالذات است. اگر معدوم بالذات و موجود بالعرض می بود، مقضیّ بالعرض می شد. اما حالا که موجود بالذات است و شر بالعرض، قهراً مقضیّ بالذات هم هست. در اینجا چه می گوییم؟ در اینجا شری است ولو شر بالعرض که مقضیّ بالذات است.

جوابش خیلی واضح است. در واقع دو جواب دارد. یک جوابش این است: پس قبول می کنید که [این نوع شر] خیر بالذات است و شر بالعرض، یعنی وجود او فی نفسه و لنفسه خیر است، و وجود او لغیره شر است. چیزی که خیر بالذات است، ولو شر بالعرض هم باشد، مقضیّ بالذات است. حالا این مسأله در یک جاهایی مطرح می شود که قبول کردنش کمی مشکل می شود، که عرض می کنم.

پس اگر یک شئ خیر بالذات شد و شر بالعرض، مقضیّ بالذات بودن آن مانعی ندارد و واقعا هم مقضیّ بالذات است. علاوه بر این، همین چیزهایی که شر بالعرض اند، گذشته از اینکه خیر بالذات هستند و نفس خیر بالذات بودن کافی است برای مقضیّ بالذات بودن، قطع نظر از این، از لوازم خیرهایی هستند که آن خیرها دیگر هیچ شر بالعرضی هم در آنها نیست، یعنی لازمه ی لاینفک خیرهای بالذات هستند. وقتی که لازمه ی لاینفک شد، امر دایر است میان این که آن خیرها افاده شوند و این لوازم هم باشند، یا این لوازم نباشند به این که آن خیرها هم نباشند؛ و گفتیم که نبودن آن خیرها شر کثیر است. پس امر دایر می شود میان دو شر: نبودن این شری که الآن هست، که این مساوی با نبودن همه ی آن خیرات است، یا بودن این شر که مساوی است با بودن آن خیرات.

پس امر دایر است میان این که آن خیرات نباشند تا این شر نباشد، که در این صورت از این شر خلاص می شویم و به شر بیشتر گرفتار می شویم، یا این که این شر را انتخاب کنیم و آن شرِ بیشتر نباشد. در نظام احسن حتما انتخاب احسن باید صورت بگیرد. انتخاب احسن قهراً این است که منع خیر کثیر به واسطه ی شر قلیل،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 548
خود شر کثیر است؛ و افاضه ی خیر کثیر با اینکه ملازم شر قلیل است، خیر است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است