در
کتابخانه
بازدید : 1234690تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Expand درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Collapse درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
Expand <span class="HFormat">مقاله ی اول</span>مقاله ی اول
Expand <span class="HFormat">مقاله ی چهارم</span>مقاله ی چهارم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی پنجم</span>مقاله ی پنجم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی ششم</span>مقاله ی ششم
Expand <span class="HFormat">مقاله ی هفتم</span>مقاله ی هفتم
Expand مقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات اومقاله هشتم در شناخت مبدأ اول برای همه وجود و شناخت صفات او
Collapse مقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی اومقاله نهم در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوی او
Expand فصل اول: در صفت فاعلی مبدأ اوّل فصل اول: در صفت فاعلی مبدأ اوّل
Collapse فصل ششم : عنایت کیفیت دخول شر در قضای الهی فصل ششم : عنایت کیفیت دخول شر در قضای الهی
Expand عنایت و حکمت خداوندعنایت و حکمت خداوند
Collapse ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی
Expand ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی ادامه ی بحث در حکمت و عنایت حق تعالی
Expand بررسی اشکالات هیوم بر برهان نظم بررسی اشکالات هیوم بر برهان نظم
Expand ادامه ی بررسی اشکالات وارده بر برهان نظم ادامه ی بررسی اشکالات وارده بر برهان نظم
Expand کیفیت دخول شر در قضای الهی کیفیت دخول شر در قضای الهی
Expand موقعیت شرور در نظام کلی عالم موقعیت شرور در نظام کلی عالم
Expand ادامه ی بحث شرورادامه ی بحث شرور
Expand عدم بعضی از کمالات، شامل اکثر افراد یک نوع می شود عدم بعضی از کمالات، شامل اکثر افراد یک نوع می شود
Expand شریت اخلاق و اعتقادات فاسده شریت اخلاق و اعتقادات فاسده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
جواب می دهیم که: این درست است و همین جور هم گفته اند و تعبیر کلامی حکمت همین است؛ یعنی تعریفی که متکلم از «حکمت» می کند همین است و راهش در تعریفات هم همین است، ولی اگر همین را خوب بشکافیم در نهایت امر مجبوریم که تعریف حکما را بگیریم. البته حکما به این شکلی که من تعریف کردم تعریف نکرده اند، ولی حرفشان اگرچه به طور مجمل گفته اند همین است. آنچه که ما در مقام تعریف «حکمت» به دست آوردیم سخنی است که شیخ در «تعلیقات» گفته است. حتی در شفا هم به این تعبیر نیست. بعد هم مرحوم آخوند همان حرف شیخ را در اسفار آورده اند و چیز دیگری نیاورده اند.

می گوییم که صرف معلل به غرض بودنِ فعل برای حکیم بودن کافی نیست، برای اینکه ممکن است فعل معلل به غرض باشد در حالی که غرضها متفاوت است؛ یعنی گاهی انسان در میان چند غرض و مصلحت قرار می گیرد. هر مصلحت برای خودش یک غرض است. غرض و مصلحت یک چیز است. اگر انسان مصلحت بزرگتر را رها کرد و مصلحت کوچکتر را انتخاب کرد، فعلش معلل به غرض است و عبث هم نمی باشد که فعلش هیچ غایت و غرض و مصلحتی نداشته باشد، ولی درعین حال از روی حکمت نیست، برای اینکه مصلحت بزرگتر را رها کرده و مصلحت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 412
کوچکتر را گرفته است. پس صرف اینکه فعل دارای غرض باشد کافی نیست، بلکه باید بگوییم بهترین مصلحتهای ممکن و بهترین غرضهای ممکن. بنابراین باید وصف «افضل» که الآن بیان کردیم، در مفهوم آن گنجانده شود.

حالا فرض کنیم که انسانی در فعل خود بزرگترین مصلحتهای ممکن را در نظر گرفت، ولی راهی که برای وصول به این مصلحت انتخاب کرده است بهترین راه نیست؛ [این هم حکیمانه نیست، ] زیرا راههای انتخابی نیز گاهی مختلف است؛ گاهی انسان بهترین و متقن ترین راه را انتخاب می کند و گاهی غیر متقن ترین آن را؛ و نیز ممکن است راه، مطمئن تر یا غیر مطمئن تر و نزدیکتر یا دورتر باشد. این همان مسأله ی اخفّ و اسهل است. هر چه خردمندی انسان اضافه شود، برای مقاصد خودش از وسائلی که بهتر و کاملتر و سریعتر به مقصود می رساند استفاده می کند، راهی که به یک معنا کم خرج تر باشد، یعنی به کار کمتر نیاز داشته باشد. اگر انسانی که مقصد حکیمانه ای دارد، برای رسیدن به آن مقصد، اقرب طرق و نزدیکترین راهها را انتخاب کند فعلش حکیمانه است؛ ولی اگر برای رسیدن به مقصدش راه طولانی را انتخاب کند و یک دور طولانی را برود، اگرچه مقصدش درست است ولی کارش سفیهانه است.

قضیه ی حماریه درهندسه همین است. در قدیم می گفتند که الاغ هم این موضوع را درک می کند که اقرب طرق خط مستقیم است. اگر الاغ در جایی باشد و علف را در جای دیگری بریزند و آن حیوان علف را در آنجا ببیند، خط مستقیم را می گیرد و می رود، نه اینکه یک خط منحنی را بگیرد؛ درست روی خط مستقیم حرکت می کند و می رود.

پس صرف غرض داشتن- ایّ غرضٍ- و صرف خروج از عبث کافی نیست، بلکه باید گفت گرفتن مصلحت کوچکتر درمیان دو مصلحت، خودش عبث کاری است. در میان راهها، بهترین راهها را گذاشتن و بدترین راهها را انتخاب کردن نوعی بیهوده کاری است، نوعی عبث کاری است. پس صرف اینکه غرضٌ مایی در کار باشد کافی نیست.

پس برگشتیم به همان تعریف حکما که گفتند حکمت عبارت است از علم به افضل امور و اراده ی آن و انجام همان افضل. پس مسأله ی افضلیت باید مطرح شود.

اینکه می گویند حکمت عبارت از این است که فعل معلل به غرض باشد، درست
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 413
است. همان گونه که گفتیم در فعل حکیمانه بهترین هدفها باید انتخاب شود. همین خودش دلالت می کند که باید غرضی در کار باشد. البته باید توجه داشت که در بعضی موارد ممکن است که خود آن فعل عین غرض باشد، که این یک مسأله ی دیگری است که باید به تدریج آن را مطرح کنیم. همان طور که عرض کردم این مسأله به صورتی است که در کتب فلاسفه گاهی فقط یک کلمه ای درباره ی آن گفته شده و در اطرافش بسطی نداده اند، به طوری که برای یک شخص فیلسوف هم مطلب آنچنانکه باید روشن نمی شود.

سؤال: ممکن است در اینجا ایرادی به این طرز بیان بگیرند و بگویند که این صفت فعل برای خدا نمی تواند باشد، چون اگر تصور مذهبی را کنار بگذاریم، در تصور فلسفی اصلا خدا باید نظام احسن داشته باشد، یعنی هر چه که ایجاد کند نظام احسن است. استاد: درست است. این حرف شما شاید یک مطلبی داشته باشد که حالا عرض می کنم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است