فرض دیگر این است که وجود این صور علمی از قبیل وجود صور مفارقه ی
مجرده است؛ یعنی وجود اینها لوازم و اعراض ذات حق نیست، بلکه یک وجودات
مستقل هستند؛ یعنی نظیر همان وجود عینی اشیاء هستند. همان طور که وجود عینی
اشیاء، مثل صادر اول، از عوارض و لواحق ذات حق نیستند بلکه معلول ذات
حق اند و موجود قائم به نفس هستند، [آن صور هم چنین می باشند. ] اگر بگوییم
لاحق هستند، یعنی الموجود فی غیره؛ و اگر از لواحق نباشند، الموجود لا فی غیره
می شوند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج8، ص: 355
در واقع کأنه دو نظامی که هیچکدام از اینها اعراض ذات حق نیستند وجود دارد:
نظام علمی و نظام عینی. در نظام عینی، جوهر و عرض و همه چیز هست، ولی در
نظام علمی فقط صور علمیه ی قائم به ذات هستند، یعنی عارض شیئی نیستند.