بعد شیخ می گوید موجود به نحوی تقسیم می شود به جوهر و عرض؛ و اولین
بحث شیخ در اینجا بحث جوهر و عرض است. در بعضی كتب دیگر مثل
منظومه بحث،
از مسائل وجود شروع می شود
[1]. در كتابهای متأخرین مثل
منظومه ابتدا با ورود به
«امور عامّه» مسائل وجود و عدم را مطرح می كنند، بعد وارد مسائل موادّ ثلاث (وجوب
و امكان و امتناع) می شوند و آخرین فصلی كه درباره ی آن بحث می كنند بحث مقولات
یعنی جوهر و عرض است كما اینكه در
اسفار هم اینطور است. آخرین باب امور عامه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 144
اسفار كه خودش یك جلد مستقل است، همان باب جوهر و عرض است. ولی شیخ در
شفا و
نجات اولین بابی را كه مطرح كرده باب جوهر و عرض است. حال، اینكه اول
باشد یا آخر، به مسائل دیگری بستگی دارد. چون مسأله ی وجود برای متأخرین خیلی
مهم است اینها را مقدم داشته اند، ولی چون مسائل وجود برای شیخ آنقدرها مطرح
نبوده و به اهمیتش نرسیده بوده، قهراً این نوع مسائل وجود، مسائل زیادی نیست.
گفتیم تقسیم وجود به جوهر و عرض جزء احكام و مسائل همین علم است. البته
بیان مقولات- یعنی تعریف آنها، اقسام آنها، اقسام جواهر، اقسام اعراض و
مخصوصا اقسام اعراض- قبلاً در بخش منطق این كتاب آمده است، همچنانكه
ارسطو نیز باب مقولات را در منطقش ذكر كرده، ولی بعدها دیگران آمده اند و بحث
مقولات را از منطق خارج كرده و در فلسفه آورده اند. شیخ در اینجا فقط در باب
تقسیم اوّلی موجود به جوهر و عرض و اقسام جوهر بحث كرده است (نه درباره ی همه ی
مقولات) . درباره ی اقسام پنجگانه ی جوهر (ماده، صورت، جسم، عقل و نفس) كه بعدها
بحث می كند از اینجا شروع می كند. البته طرز بیانش در
شفا اینجور نیست.
[1] . سؤال: در اینجا شیخ فقط عدم امكان تعریف وجود را گفته، ولی امتناع برهان را متذكر نشده است.
استاد: متعرض نشده چون احتیاجی نبوده است.