از اینجا معلوم می شود تفسیر سعادت به سرور و خوشی نیز خالی از ایراد نیست.
سرور و اندوه نقطه ی مقابل یكدیگرند. سرور حالت خوش و لذت بخشی است كه از
علم و اطلاع به اینكه یكی از هدفها و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت به
انسان دست می دهد؛ غم و اندوه حالت ناگوار و دردناكی است كه از اطلاع بر انجام
نشدن یكی از هدفها و آرزوها به انسان دست می دهد؛ و در حقیقت سرور و اندوه
حالتهایی خاص از لذت و رنج می باشند. لذت و رنج گاهی در اثر برخورد مستقیم به
عامل خارجی دست می دهد مثل حالت خوشی كه از خوردن غذای مطبوع و حالت
ناخوشی كه از صدمه دیدن یك عضو برای انسان یا حیوان پیدا می شود. به این گونه
حالت خوشی و ناخوشی «لذّت» و «رنج» گفته می شود اما «سرور» و «غم» گفته
نمی شود، «سرور» و «اندوه» تنها به آن حالت خاصّ خوشی و ناخوشی گفته می شود
كه از علم و اطلاع به وجود عامل خوشی یا ناخوشی در گذشته یا حال یا آینده پیدا
می شود؛ یعنی تابع تصور موجبات لذت و رنج می باشند نه واقعیّت آن موجبات. از
این رو در حیوانات- لااقل در حیوانات پست كه فقط قادر به احساس مستقیم
موجبات لذت و رنج در حالی كه موجود هستند می باشند امّا قادر به تصور آنها و تفكّر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 59
درباره ی آنها نمی باشند- سرور و اندوه یعنی این حالت خاص از لذت و رنج موجود
نمی باشد.
مقصود این است كه سرور و اندوه دو حالت خاص از لذت و رنج می باشند و
همان ایرادی كه در تفسیر سعادت به لذت هست به طریق اولی در تفسیر آن به سرور
نیز هست؛ یعنی سرور نیز جنبه ی همه جانبه ندارد. همچنین است كلمه ی «خوشی» یا
«موفّقیّت» و امثال اینها؛ هیچیك از اینها جنبه ی همه جانبه ندارد.