در
کتابخانه
بازدید : 1437442تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
شرح مبسوط منظومه
Expand مقدمه مقدمه
Expand <span class="HFormat">مقصد اول: امور عامّه</span>مقصد اول: امور عامّه
Expand <span class="HFormat">ادامه فریده اول وجود و عدم</span>ادامه فریده اول وجود و عدم
Expand <span class="HFormat">فریده ی دوم</span>مواد ثلاث<span class="HFormat">وجوب و امکان و امتناع</span>فریده ی دوممواد ثلاثوجوب و امکان و امتناع
Collapse فریده ی سوم: حُدوث و قدم فریده ی سوم: حُدوث و قدم
Expand <span class="HFormat">حدوث و قدم</span>حدوث و قدم
Collapse سبق و لحوق سبق و لحوق
فریده چهارم قوه و فعل
Expand فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن فریده ی پنجم: ماهیت و لواحق آن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وقتی دو شی ء در یک فضیلت و شرافت با یکدیگر مشترک باشند اما سهم یکی از آنها از آن فضیلت و شرافت بیش از دیگری باشد در اینجا می گوییم آن یکی بر این دیگری تقدم دارد و سبق و تقدمش از نوع «سبق و تقدم بالشرف» است.

مثلاً ما می گوییم پیغمبر اکرم (ص) از نظر مقام و منزلتی که در نزد خدا دارد مقدم است بر امیرالمؤمنین (ع) ؛ یعنی پیغمبر اکرم (ص) قربی دارد به خدا و امیرالمؤمنین (ع) هم قربی دارد، ولی پیغمبر اقرب از اوست؛ یعنی آنچه از قرب، این دارد او هم دارد و او باز قربی دارد که این ندارد. به این ملاک است که می گوییم پیغمبر اکرم (ص) مقدم بر امیرالمؤمنین (ع) است.

پس آنچه قبلاً در تحلیل مفهوم تقدم و ملاک تقدم و تأخر بیان کردیم و آن را در مورد تقدم بالرتبه تطبیق نمودیم در اینجا هم جاری است، یعنی تطبیقش در مورد تقدم و تأخر بالشرف هم خیلی واضح است [1].

مجموعه آثار شهید مطهری . ج10، ص: 472
مثلاً در آنجا که ما زید را اعلم ازعمرو می دانیم و می گوییم زید در فقاهت مقدم بر عمرو است، این معنایش این است که هردوی اینها فقیهند یعنی در فقاهت با یکدیگر اشتراک دارند و در همان فقاهت که با یکدیگر اشتراک دارند آنچه را که عمرو دارد از فقاهت، زید دارد و زید از همان فقاهت چیزی دارد که عمرو ندارد.

قهراً در مورد ثروت هم همین طور است (اگرچه در این مورد ممکن است کسی بگوید مَجاز است، ولی مجاز باشد یا غیرمجاز برای ما فرق نمی کند) . اگر ما دو نفر میلیاردر را درنظر می گیریم و می گوییم زید از عمرو جلو است، یعنی این ثروتمند است آن هم ثروتمند است؛ داشتن ثروت امر مشترک میان هر دو است ولی از ثروت هرچه عمرو دارد زید دارد و زید از نظر مقدار و میزان ثروت چیزی دارد که عمرو ندارد.


[1] . چون تطبیق و تصویر این مفهوم و این ملاک در مورد تقدم زمانی و تا حدی مشکل است بحث درباره ی آن را به بعد موکول می کنیم ولی در مورد برخی اقسام تقدم چون تطبیقش آسان است، به این ملاک اشاره می کنیم که آیاهمین اصلی که اینها در باب تقدم و تأخر می گویند- که تحلیل می کنند و می گویند ریشه ی تقدم و تأخر برمی گردد به اینکه دو چیز در یک امر با یکدیگر مشترک باشند و درعین حال در همان مابه الاشتراک یکی از دیگری امتیاز داشته باشد که مابه الاشتراک عین مابه الامتیاز باشد- در مورد هریک از اقسام تقدم و تأخر حکمفرماست یا نه.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است