در اینجا ابهامی و بلكه اشكالی در كلمات مرحوم آخوند هست و ممكن است
مطالبی از دیگران داخل متن شده باشد. در مسئله ی قبلی كه عرض كردیم كه آیا
هیولی حادث است یا مبدع، مرحوم آخوند ابتدا نظر دیگران را ذكر می كند و
می گوید هیولی مبدع است. [ایشان برای این مطلب دو دلیل مشابه به دنبال هم ذكر
می كند كه در دلیل دوم می گوید كه ] اگر هیولی حادث باشد لازم می آید كه «أن یسبق
للامكان امكان» .
اولاً این استدلال درست نیست. اگر هیولی حادث باشد لازم می آید كه این هیولی
مسبوق به امكان باشد و آن امكان، محمول یك هیولای دیگر باشد. پس لازم
می آید كه هیولی مسبوق به هیولای دیگر باشد و آن هیولی مسبوق به هیولای
دیگری باشد الی غیر النهایه. پس مرحوم آخوند باید این طور می گفت كه اگر هیولی
حادث باشد لازم می آید كه «أن یسبق الهیولی هیولی اخر» یا «یلزم أن یسبق الهیولی
امكان یحمله هیولی اخر الی غیر النهایه»
[1]؛ یعنی لازمه ی حدوث هیولی، حدوث
هیولاهای غیر متناهی است نه امكانهای غیر متناهی. ثانیاً مرحوم آخوند درست
پس از آنكه برای اثبات مبدع بودنِ هیولی می گوید امكانهای غیر متناهی نمی تواند
وجود داشته باشد، می گوید ولی امكان، خودش حادث است و هر امكانی مسبوق به
امكان قبلی است؛ یعنی در فاصله ی چند سطر دو عبارتی آمده است كه از آنها تناقض
در می آید. اشكال دوم را به شكلی می توانیم توجیه كنیم كه بعد عرض می كنیم
[2]
ولی مجموع ایندو با یكدیگر قابل توجیه نیستند و حتماً یك نوع خللی در عبارات
از ناحیه ی دیگران پیدا شده است.
[1] . [استاد در هنگام تطبیق درس با متن، عبارت «أن یسبق للامكان امكان» را به صورت «أن یسبق
له امكان» تصحیح می كنند كه ضمیر در «له» به موضوع برمی گردد. به بخش پایانی مراجعه شود. ]
[2] . [استاد این توجیه را بعداً بیان نكرده اند. ]