در این اصل فیزیكی دو مطلب است. یكی آن چیزی كه به قول اینها تجارب علمی
ثابت كرده است، یعنی همین كه هر حالتی كه به جسم بدهیم، به طور یكنواخت آن را
حفظ می كند مگر اینكه عاملی پیدا بشود و آن را تغییر بدهد. مطلب دیگر تفسیر
فلسفی و استنباط فلسفی ای است كه از این اصل شده است و آن این است كه پس
حركت نیازمند به محرك نیست.
جواب این است كه اصل مطلب اینها درست است و با اصولی كه ما در باب حركت
طبعی و حركت قسری خواهیم گفت و مخصوصاً نكته ای كه مرحوم آخوند در اواخر
باب قوه و فعل از بوعلی سینا نقل می كند منافی نیست، ولی در عین حال تفسیر
فلسفی این اصل علمی این نیست كه حركت بی نیاز از محرك است. برای توضیح
مطلب باید منتظر بمانیم تا ابتدا در فصلهای بعدی بحث حركت طبعی و حركت
قسری را و نیز توجیهی كه در باب حركت طبعی و قسری و نیز نحوه ی علیت جسم
برای حركت وجود دارد مورد بحث قرار دهیم. فعلاً از این مطلب می گذریم. یك
نكته ی فوق العاده ای هم در اینجا هست كه ما را به همان اصلی كه در فیزیك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 112
گفته اند
نزدیك می كند كه به آن اشاره خواهیم كرد
[1].
[1] . [این نكته در ضمن تطبیق درس با متن در بخش پایانی كتاب در توضیحات مربوط به فصل 12،
پاورقی 1 آمده است. ]