چنانكه گفتیم در حركت جوهریه بعدها توضیح داده خواهد شد كه نسبت حركت به
متحرك نسبت عارض به معروض نیست بلكه فرق حركت و متحرك فرق تحلیلی
است. آنوقت این بحثهایی كه می كنند و در جلسه ی گذشته هم طرح كردیم كه
می گویند حركت می تواند ذاتی متحرك باشد، به یك معنا در فلسفه ی مرحوم آخوند
مورد قبول است. حركت، ذاتی متحرك است، به این معنا كه حركت وجود
جداگانه ای از متحرك ندارد. ولی از این مطلب چنین نتیجه گرفته نمی شود كه
حركت نیاز به محرك ندارد. در عین اینكه در حركت جوهری، حركت، ذاتی
متحرك است جاعل هم دارد و حال آنكه قبلاً این طور فكر می شد كه اگر حركت
ذاتی متحرك باشد بی نیاز از علت است. برعكس، نه تنها نیازمند به علت است، به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 119
اشد وجه نیازمند به علت است
[1].
[1] . سؤال: در حركت جوهری كه پذیرشی در كار نیست مرحوم آخوند نیاز داشتن به محرك را به چه
ملاكی اثبات می كند؟ .
استاد: سؤال خوبی است. اینجا كه می گوییم پذیرش در كار نیست نمی گوییم پذیرش به هیچ نحو در
كار نیست. وقتی كه می گوییم متحرك با حركت یك چیز است یا دو چیز، در عین حال این بحث
مطرح می شود كه آیا در اینجا قابل وجود دارد یا وجود ندارد كه مسئله ی هیولای اولی مطرح می شود.
مرحوم آخوند قبول می كند كه قابلْ هیولاست ولی هیولی و صورت در خارج متحدند. آن طور كه
معروض، موضوع عرض است هیولی موضوع صورت نیست. هیولی قابل صورت هست ولی موضوع
صورت نیست. آنچه ما نفی كردیم این بود كه حركت با موضوعش دو چیز نیست ولی مسئله ی قابل را
ما نفی نكردیم. مسئله ی قابل بعدها مطرح خواهد شد.