این برهان را مرحوم آخوند باید به یكی از دو شكل تقریر می كرد: یكی به تعبیری كه
اندكی قبل عرض كردیم؛ یعنی به این نحو كه یك ممكن، یا امكان ذاتیِ آن برای
موجود شدنش كافی است یا كافی نیست. اگر كافی است آن ممكن یك موجود
مبدع است و حادث زمانی نیست. اما اگر امكان ذاتی اش كافی نیست، پس نیاز به
شرطی دارد كه این شرط باید قبلاً وجود داشته باشد و به عبارت دیگر نحوه ی
وجودش نحوه ی وجود تعلقی است.
تقریر دیگری كه مرحوم آخوند می توانست بیان كند این است كه یك ممكن یا
ممكن الوجود است به وجود غیرتعلقی، و یا ممكن الوجود است به وجود تعلقی. اگر
ممكن الوجود به وجود غیرتعلقی است و به چیزی وابسته نیست و همان امكان
ذاتی اش برای موجود شدن آن كافی است، پس وجودش باید ابداعی باشد. اما اگر
ممكن الوجود به وجود تعلقی است، پس وجودش وجود در شی ء دیگر یا با شی ء
دیگر است. بنابراین باید در مرتبه ی قبل و بلكه در زمان قبل، شی ء دیگری وجود
داشته باشد تا این وجود به آن تعلق بگیرد.
به این دو بیان اخیر، ابتدا ماده اثبات می شود و بعد از ماده، امكان اثبات می شود،
زیرا می پرسیم آیا هر چیزی كه وجودش وجود تعلقی شد، وجودی است كه باید به
یك چیزی تعلق بگیرد، حال، آن چیز هرچه باشد، باشد؟ آیا درست است كه
بگوییم وقتی نفس و یا صورت درخت می خواهد وجود پیدا كند باید به چیزی
وابسته باشد، ولو آن چیز یك سنگ باشد؟ ! البته چنین نیست، زیرا در نظام عالم
همه چیز در همه چیز وجود پیدا نمی كند و یك سنخیت خاص لازم است. اگر یك
شی ء وجودش تعلقی است و تعلق به شیئی پیدا می كند، آن شی ء باید استعداد
پذیرش آن را داشته باشد. چیزی باید در آن وجود داشته باشد كه به موجب آن
چیز، این شی ء بتواند در آن، وجود تعلقی داشته باشد. آن چیز، همان «امكان
استعدادی» است.
پس برهانی كه در اینجا مرحوم آخوند اقامه كرده است و محشین هم درباره ی آن
سكوت كرده اند برهان نادرستی است، ولی ما- چنانكه دیدیم- برهان درست و
مستحكم داریم كه این برهان از كلمات دیگر خود مرحوم آخوند استنباط می شود و
چنانكه گفتیم حق این بود كه مرحوم آخوند از راهی كه بوعلی وارد شده است وارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 208
نمی شد.
گفتیم این فصل به طور كلی یك فصل نامنظم و مشوشی است. گذشته از اینكه در
عبارتها پس و پیش هایی هست كه حاجی هم به آن اشاره می كند، یك نوع
بی نظمی های دیگری هم در این عبارتها هست و مطالب این فصل احتمالاً به
صورت یادداشتهای متفرقه ای بوده است كه دیگران آنها را به صورت فصل
درآورده اند. حتی در بعضی از جاها مسلّماً عبارت غلط است كه بعد هنگامی كه
متن را می خوانیم توضیح خواهیم داد.
مرحوم آخوند وقتی اثبات كرد كه هر حادثی مسبوق به یك امكان و حامل امكان
است، در واقع اثبات كرد كه در جهان، صورتها، اعراض و نفوس حادث به حدوث
زمانی هستند.