اصل نظر آقای طباطبایی مطلب درستی است، ولی اینكه ما آن را «حركت در
حركت» بدانیم قابل مناقشه است. این یك نوع حركت مركب است و حركت در
حركت شمردن آن محل اشكال است. یك مثال برای حركت مركب حركت زمین
است. زمین حركت وضعی دارد و در همان حال حركت دیگری هم دارد كه حركت
انتقالی است. این حركت، مركب هست ولی حركت در حركت نیست. (البته وضعی
شمردن حركت زمین به دور خود محل اشكال است
[1]. ) زمین در حالی كه حركت
وضعی دارد حركت انتقالی هم دارد، نه اینكه حركت وضعی آن در حركت انتقالی
است تا نوعی حركت در حركت باشد. حال اگر كسی به مطلبی كه آقای طباطبایی
می فرمایند قائل شود، به نوعی از حركت قائل شده كه اسم ندارد و در واقع چون
محسوس نیست عرف برای آن اسم نگذاشته است. ایشان برای اولین بار یك نوع
حركت عرضی مثل حركت در أین، حركت در كم، حركت در كیف و حركت در هر
عرضی را كشف كرده اند و درست هم كشف كرده اند. معنای این نوع حركت كه باید
برای آن اسمی پیدا كرد این است كه شی ء در حالی كه یك حركت را انجام می دهد
حركت دیگری را هم انجام می دهد. پس این «حركت در حركت» نیست گرچه
حركت مركب هست.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 349
[1] . این بحث را بعداً مطرح می كنیم كه آیا [با توجه به تعریف حركت وضعی ] این مطلب صحیح است
كه زمین در عین حركت وضعی حركت انتقالی دارد؟ اگر شی ء در مكان خودش ثابت باشد و فقط دور
خودش بچرخد، مثل كره ای كه حول یك محور ثابت می چرخد، این یك حركت وضعی است. شی ء
بدون اینكه مكانش تغییر كند، نسبتش با محیط عوض می شود. ولی گاهی یك شی ء كه به دور
خودش می چرخد حركت انتقالی هم می كند، مثل چرخهای اتومبیلِ در حال حركت. اگر اتومبیل بالاتر
از سطح زمین نگه داشته شود و چرخهای آن بچرخد این حركت وضعی است، ولی وقتی اتومبیل در
حال حركت است آیا واقعاً می شود گفت كه یك شی ء، هم به دور خودش می چرخد و هم حركت
انتقالی می كند؟ این به یك معنا درست است و به یك معنا درست نیست و بستگی به تعریف دارد.
برای اینكه بفهمیم حركت چرخ اتومبیل چگونه است نقطه ای سفید بر روی چرخ به عنوان علامت
می گذاریم. وقتی اتومبیل حركت می كند نقطه ی سفید یك حركت انتقالی روی خط منحنی [یعنی یك
نوع حركت نوسانی ] خواهد داشت. پس چیزی به دور خودش نچرخیده و مسیر دایره مانندی طی
نشده است. [تفصیل این مطلب در جلسه ی سی ام آمده است. ]