ما آنجا این حرف را [هم ] زدیم كه آقای طباطبایی قبول نمی كردند. گفتیم لازمه ی این
حرف این است كه ما در مسئله ی «تشكیك در ماهیت» تجدید نظر كنیم و بدون اینكه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 475
نظریه ی مشهور را نفی كرده باشیم به «تشكیك تبعی ماهیت» قائل شویم. در مورد
اینكه آیا تشكیك در ماهیت جایز است یا جایز نیست شیخ می گوید جایز نیست و
مرحوم آخوند هم می گوید جایز نیست؛ همه می گویند جایز نیست و این را یكی از
دلایل اصالت وجود دانسته اند. ما هم می گوییم تشكیك در ماهیت جایز نیست
ولی به این نحو كه محال است وجود اصیل نباشد و ماهیت اصیل باشد و تشكیك
هم از ذات خودش برخیزد. اما یك نوع دیگر تشكیك در ماهیت می توان داشت كه
با حرف آقایان هم منافات ندارد و آن تشكیك تبعی به تبع وجود است. ماهیت در
ذات خودش قابل تشكیك نیست ولی به تبع وجود قابل تشكیك هست. مانعی
ندارد كه وقتی یك وجود قابل شدت و ضعف بود، ماهیت به اعتبار آن وجودش
یعنی به نحو بالعرض و المجاز قابل شدت و ضعف باشد. در این صورت فرق جنس
و فصل چگونه می شود؟ تقریباً نوعی فرق شدید با ضعیف می شود در مرتبه ی ماهیت.
چون این مطلب هم خیلی مفصل است از بحث بیشتر صرف نظر كرده و از آن
می گذریم.