در اینجا مرحوم آخوند مطلبی تحت عنوان «تفریعٌ» ذكر می كند
[1]كه بهتر بود این
تفریع در بحث زمان مطرح می شد.
مرحوم آخوند می گوید: «فالحركة بمنزلة شخص روحها الطبیعة» . تعبیر ایشان این
است كه نسبت حركت به طبیعت، نسبت بدن به روح است. حاجی توضیح داده اند
كه مقصود از طبیعت در اینجا همان طبیعت سیال است و در این صورت مقصود از
حركت، حركت غیر جوهری است. حركت عرضی به منزله ی بدن است، و طبیعت
سیال یعنی حركت جوهری به منزله ی روح است. بنابراین نسبت حركت عرضی با
حركت جوهری، نسبت بدن با روح است. همان طور كه روح مقوم بدن است و به
منزله ی صورت است برای بدن، طبیعت یا حركت جوهری، مقوم حركات عرضی
است.
بعد می گوید: «كما أن الزمان شخص روحها الدهر» . بحث زمان و به دنبال آن بحث
دهر تفصیلاً خواهد آمد و ما در اینجا برای توضیح عبارت فوق مختصر توضیحی
می دهیم.
مرحوم آخوند به تبع دیگران زمان را مقدار حركت می داند. هر حركتی دارای دو
مقدار است. یكی همان امتدادی است كه به حسب مسافت یا مافیه الحركه پیدا
می كند و دیگر، مقداری است كه آن را «زمان» می گوییم.
قدما این زمان عمومی را كه همه ی اشیاء را با آن مقایسه می كنیم مقدار حركت
فلك الافلاك می دانستند در حالی كه مرحوم آخوند معتقد است كه آن زمان عمومی
مقدار حركت جوهری است. به هر حال زمان مقدار حركت است و حركت- چه
جوهری و چه عرضی- و همچنین زمان از مختصات طبیعت است.
حكما قائل به عالمی هستند كه آن را عالم دهر یا ملكوت می گویند كه ما عجالتاً
آن را عالم ماورای طبیعت می نامیم
[2]. نسبت موجودات ملكوتی با عالم مُلك نسبت
دو موجود متباین نیست، بلكه طبیعت، تنزل عالم ملكوت و ظل عالم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 487
ملكوت است.
پس این نسبت مثل نسبتی است كه شخص در همین دنیا با ظل و سایه ی خودش دارد
و ظل، یك امر تبعی و نوعی انعكاس است. حكما برای عالم ملكوت و عالم طبیعت
به چنین چیزی قائل هستند.
چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
نوع مادی یك ذات، در عالم طبیعت وجود دارد و نوع عقلانی آن در عالم
ملكوت وجود دارد. ما مثلاً انسان مُلكی و انسان ملكوتی داریم و انسان ملكوتی
وجودی متناسب با آن عالم دارد. حتی به قول شیخ اشراق در اعراض هم همین طور
است یعنی اگر حرارت مُلكی داریم، حرارت ملكوتی هم داریم. حتی اشكال
هندسی و ریاضی هم به عقیده ی او همین طور هستند.
حال، برگردان زمان در آن عالم چیست؟ آنچه مطابق با زمانِ این عالم است و به
تعبیر دیگر وجود ملكوتی زمان چیست؟ به هر حال، آن وجودی كه در آن عالم،
متناسب با زمان است، یعنی وجود ملكوتی زمان اصطلاحاً «دهر» نامیده می شود.
این است كه مرحوم آخوند در اینجا می گوید حركت عرضی به منزله ی بدنی است كه
روحش طبیعت یا حركت جوهری است، كما اینكه زمان به منزله ی بدنی است كه روح
آن دهر است. این، توضیح اجمالی مطلبی است كه تحت عنوان «تفریعٌ» آمده است.
[1] . اجمالاً یادم هست- ولی اخیراً مراجعه نكرده ام- كه این مطلب در
تعلیقات شفا هم آمده است و
شاید اصل آن از خود
شفا باشد.
[2] . حكما در اینجا تقسیماتی مانند دهر اَیمن و دهر اَیسر و ملكوت اسفل و ملكوت اعلی دارند كه
محل بحث ما نیست.