در این «تنبیهٌ و توضیحٌ» مرحوم آخوند سه مطلب را بیان كرده است كه هر سه
مطلب جزء سخنان اختصاصی مرحوم آخوند و از نفایس نظرات ایشان است. یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 391
مطلب این است كه ایشان در همین جا از فرصت استفاده كرده و برهانی بر اصالت
وجود اقامه می كند. یكی از براهین اصالت وجود از راه حركت اقامه شده است. به
قول حاجی در
منظومه :
كون المراتب فی الاشتدادِ
أنواعاً استنارَ للمرادِ
مرحوم آخوند می گوید تنها با اصالت وجود حركت اشتدادی قابل تبیین است و
با اصالت ماهیت قابل توجیه نیست. توضیح اینكه حكما این مطلب را قبول دارند
كه معنای حركت اشتدادی این است كه موضوع دائماً از نوعی به نوع دیگر خارج
می شود زیرا هر مرتبه ی شیئی كه آناً فآناً در حال اشتداد است با مرتبه ی دیگر فرق
می كند. بنابراین اگر مرتبه ی قبلی داخل در یك نوع باشد مرتبه ی بعدی نمی تواند داخل
در همان نوع باشد، چرا؟ .
فرض كنید یك شی ء حركت اشتدادی می كند و مثلاً از رنگ زرد به سوی رنگ
زردتر می رود. اگر آن مرتبه ی اول از زردی یك نوع از زردی باشد آیا آن مرتبه ی دوم
همان نوع است یا نوع دیگری است؟ اگر همان نوع باشد پس اختلافشان اختلاف
فردی است؛ یعنی در آنچه كه مابه الاشتراك است یكی هستند و اختلافشان در
مابه الامتیاز است. پس آنچه اضافه شده است باید از سنخ اولی نباشد، زیرا اگر از
سنخ اولی باشد مابه الاشتراك عین مابه الامتیاز می شود. معنای اشتداد این است كه
مرتبه ی بعدی با مرتبه ی قبلی اشتراك و امتیاز دارد ولی امتیاز مرتبه ی بعدی از مرتبه ی قبلی
به همان چیزی است كه در آن اشتراك دارند نه به امری غیر از مابه الاشتراك. حال
امر دائر است میان اینكه قائل به تشكیك در ماهیت شده بگوییم ماهیت
تشكیك بردار است كه این را خود مشائین هم قبول ندارند، و یا اینكه بگوییم هر
مرتبه از مراتب شی ءِ در حال اشتداد، مرتبه ای غیر از مرتبه ی قبل دارد: «كون المراتب فی
الاشتداد انواعاً» یعنی مراتب اشتداد، انواع هستند. این مطلب را خود مشائین هم
قبول دارند.
مرحوم آخوند این سؤال را مطرح می كند كه آیا در اینجا آنچه كه حقیقت و
واقعیت است ماهیت است یا وجود؟ از ایندو یكی باید واقعیت باشد و دیگری باید
انتزاع ذهن باشد. اگر آنچه واقعیت است وجود است، پس یك حقیقتِ واحدی
داریم كه اشتداد پیدا كرده است و هر مرتبه ی این امر واحد قابلیت انتزاع ماهیتی را
دارد. معنای «قابلیت انتزاع» این است كه واقعاً در اینجا ماهیات متعدد وجود ندارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 392
ولی ذهن هرچه بخواهد می تواند به اعتبار هر مرتبه ای ماهیت انتزاع كند، و این
اشكالی ندارد كه از یك وجود واحد در خارج ماهیات غیرمتناهی قابل انتزاع باشد.
ولی اگر وجود، حقیقت نباشد و امری اعتباری باشد لازمه اش این است كه آنچه
در خارج تحقق و عینیت دارد ماهیت باشد. طبق این مبنا وقتی شی ء حركت می كند
و دائماً از نوعی به نوع دیگر خارج می شود این انواع واقعیت اند و عینیت دارند.
پس میان این انواع، دیگر وحدتی وجود ندارد و این انواع مثل سكوناتی می شوند
كه در اوایل بحث حركت مطرح كردیم. وقتی شی ء از مبدأ به سوی منتهی حركت
می كند انواع غیرمتناهی قابل انتزاع است و بنابراین باید انواع غیرمتناهیِ بالفعل
وجود داشته باشد، یعنی غیرمتناهی محصور بین حاصرین باشد كه امری است
محال.
پس در باب حركت اشتدادی امر دائر است میان اینكه آنچه واقعیت است وجود
باشد و ماهیات به عنوان امور انتزاعی قابل اعتبار باشند، یا ماهیات غیرمتناهی
حقیقت داشته باشد و برای هركدام وجودی انتزاع شود. اگر دومی را بپذیریم لازم
می آید غیرمتناهی محصور بین حاصرین باشد كه محال است. این است معنای این
برهان كه «كون المراتب فی الاشتداد. . . » . .
پس خلاصه ی استدلال مرحوم آخوند این می شود كه اگر اصالت با وجود نباشد،
اشتداد و تكامل در عالم محال است ولی چون اشتداد و تكامل در عالم وجود دارد
اصالت با وجود است. به بیان دیگر اگر ماهیت اصیل باشد، باید در هر اشتداد و
تكاملی ماهیات غیرمتناهی به دنبال یكدیگر وجود پیدا كنند و [پیدایش امور]
غیرمتناهی در زمان متناهی محال است. اگر وجود اصیل باشد در حركت اشتدادی
یك وجود واحدِ قابل اشتداد داریم كه ماهیات غیرمتناهی از آن انتزاع می شود
[1].
[1] . [این برهان در جلسه ی بعد با بیانی جدید مجدداً تقریر شده است. ]