بسم اللّه الرحمن الرحیم.
فی حكمة مشرقیه.
«اعلم أنّ الحركة لمّا كانت متحركیة الشی ء لانها نفس التجدد و الانقضاء. . . »
[1].
مرحوم آخوند در این
«فی حكمة مشرقیه» می خواهد آنچه را كه در فصل گذشته گفته
شد ابطال كند. اینكه موضوع هر حركتی باید جسم باشد و نیز اینكه حركت
نمی تواند منوع جواهر جسمانی باشد در این فصل مورد انكار قرار می گیرد. ایشان
در این «حكمت مشرقی» مطلب را با یك بیان پیچیده ای آورده كه شاید می شد آن
را به بیانهای روشنتری گفت. ما ناچار باید توضیحاتی در اینجا بدهیم.
بحثی است كه از زمان قبل از مرحوم آخوند مطرح بوده و در كلمات بوعلی و
دیگران هم آمده است و بحث دیگری است كه از زمان مرحوم آخوند پیدا شده است
و ما در كلمات پیش از مرحوم آخوند ندیده ایم. این دو بحث قریب المخرج و به
یكدیگر نزدیكند ولی عین یكدیگر نیستند. آن بحثی كه از قدیم مطرح بوده و بسیار.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 238
معروف هم هست بحث «ربط حادث به قدیم» است. این یك مسئله ی مهمی در
فلسفه است و اختصاص به فلسفه ی الهی ندارد كه تنها فلسفه ی الهی بخواهد این مشكل
را توضیح بدهد؛ در فلسفه های دیگر هم مطرح است.
[1] .
اسفار ، ج 3، مرحله ی 7، فصل 19، ص 61.