مرحوم آخوند می گوید پس این دو ركن، یكی اینكه طبیعت علت حركات عرضی
است و دیگر اینكه علت متغیر، متغیر است مورد قبول منكرین حركت جوهری
است ولی توجیه آنان برای اینكه چگونه طبیعت ثابت، علت حركات عرضی
می شود نادرست است.
توضیح اینكه اگر مقتضی، «الف» و معلول، «ب» باشد گاهی شرط «ج» به نحوی
است كه در كنار مقتضی و جدای از مقتضی وجود دارد و بعد ما علیت «الف»
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 270
برای
«ب» را با ملاحظه ی این شرط متغیر توجیه می كنیم ولی گاهی- همان طور كه مورد
بحث ما همین گونه است- شرط ما، یعنی همان مراتب قرب و بعد، مستقل از مقتضی
نیست. تجدد مراتب قرب و بعد از كجا پیدا می شود؟ این مراتب هم معلول خود
طبیعت است. پس همان چیزی را كه شما شرط می گیرید خودش معلول طبیعت
است. پس چگونه طبیعت ثابت، علت تجدد مراتب قرب و بعد شده است؟