تقسیم دیگری كرده اند كه این تقسیم، تقسیم مهمی نیست. محرك یك وقت محرك
بلا واسطه است و یك وقت مع الواسطه است؛ یعنی گاهی قوه ای كه مبدأ حركت
است بدون وساطت آلت و ابزار، حركتی را ایجاد می كند و گاهی به واسطه ی آلت و
ابزار آن را ایجاد می كند. مثلاً قوه ای كه در عضلات بدن هست خود عصب را
بلا واسطه حركت می دهد ولی از راه اعصاب و پی ها عضله را هم حركت می دهد،
استخوان را هم حركت می دهد. یا مثلاً تسبیح را كه با دستمان حركت می دهیم به
واسطه ی یك آلت حركت می دهیم كه همان دست خودمان باشد. پس حركت گاهی
نسبت به یك شی ء بلا واسطه است و نسبت به یك شی ء دیگر مع الواسطه است. این
هم یك تقسیم. البته در متن
اسفار دو تقسیم اول به صورت یك تقسیم به نظر
می رسد چون مرحوم آخوند در مورد هركدام فقط یك قسم را ذكر كرده و قسم دیگر
را ذكر نكرده است. ایشان نیازی به این كار ندیده و فرضش این بوده كه هر
دانشجویی كه اینها را می خواند قبلاً اینها را می داند.