فخر رازی توجه نكرده است كه اگر لوازمی از قبیل وضع خاص، شكل خاص و عدم
امكان فساد و خرق و التیام برای فلك ذكر كرده اند اینها از لوازم صورت فلك است،
نه از لوازم جسمیت فلك یا از لوازم عوارض جسم فلك. فلك، البته به عقیده ی قدما،
دارای نفس است. فلك به موجب آن نفس یا صورتی كه دارد (كه نفس دیگر از
عوارض جسم نیست) این لوازم را دارد. جسمیت برای آن صورت، حكم ماده را
دارد و خود جسمیتش تابع آن صورت است. این حرف فخر رازی از اساس
نادرست است كه «آیا [حصول ویژگی عدم قابلیت كون و فساد در فلك ] به خاطر
جسمیت است یا به خاطر عوارض جسمیت؟ اگر به خاطر جسمیت است اشكالی
كه گفتیم وارد می شود و اگر به خاطر عوارض است، آن عرض یا لازم است یا
مفارق؛ اگر لازم است چنین و اگر مفارق است چنان. » علت نادرست بودن این
تقسیم از ابتدا، این است كه ویژگیهای خاص فلك نه به واسطه ی جسمیت است و نه
به واسطه ی عوارض جسمیت؛ بلكه به واسطه ی چیزی است كه خود جسمیت هم در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 155
تحقق خودش به آن نیازمند است و آن عبارت است از صورت فلك یا نفس
فلكی. این خلاصه ی جوابی است كه به فخر رازی می دهند.