اجسام عالم در جسمیت با یكدیگر شریك هستند اما در نوعیت با یكدیگر اختلاف
دارند. همه ی اجسام اعم از انواع جمادات، انواع نباتات و انواع حیوانات در این جهت
شریك هستند كه جسم هستند ولی اختلافشان در صور نوعیه است كه مبدأ فصول
است. مثلاً این جسم، نامی است و آن جسم غیر نامی است، این جسم نامی حساس
است آن جسم نامی غیر حساس است، كه درباره ی صور منوِّعه بعد به تفصیل بحث
خواهیم كرد.
برهان چهارم می گوید اگر جسم، لذاته متحرك باشد یعنی خود به وجود آورنده ی
حركت خود باشد و همان جسمیت مشتركه كه حركت را قبول می كند موجد حركت
جسم باشد لازم می آید همه ی اجسام عالم در همه ی حركات با یكدیگر شریك باشند،
چون علت واحد، معلول واحد را اقتضا می كند. (البته بعد خواهیم گفت كه بر مبنای
سخن حكما صور نوعیه موجد حركت است) . چرا این سنگ كه حركت می كند به
طرف پایین می آید؟ آیا این فقط به واسطه ی این است كه جسم است یعنی دارای ابعاد
سه گانه است؟ خوب هوا یا آتش هم دارای ابعاد سه گانه است. آیا آن جسمی كه نمو
پیدا می كند از آن جهت نمو پیدا می كند كه دارای ابعاد سه گانه است؟ در این صورت
همه ی اجسام باید آن نمو و حركت را داشته باشند و حال آنكه می بینیم همه ی اجسام در
همه ی انواع حركات با یكدیگر شركت ندارند، بلكه ما به عدد انواع اجسام، انواع
حركات داریم و بلكه به عدد افرادِ اجسام افراد حركات داریم. پس معلوم می شود
آن جسمیت مشتركه مبدأ این حركات نیست. این هم برهان چهارم.