مطلبی كه می خواهم عرض كنم اگرچه در كتاب
اسفار به این شكل مطرح نیست، اما
بحث لازمی است. برهان محرك اول ارسطو امروزه از دو نظر مورد خدشه و مناقشه
واقع شده است و فلسفه ی جدید این برهان را رد می كند.
ایراد اول این است كه می گویند برهان محرك اول ارسطو مبتنی بر این است كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج11، ص: 108
ما
تسلسل را محال بدانیم. چه مانعی دارد كه هر حركتی از ناحیه ی محركی در زمان قبل
از خودش باشد و آن محرك هم به محرك قبل از خودش متحرك باشد و آن محرك
هم به محرك قبل از خودش متحرك باشد؟ چه مانعی دارد كه همین طور تا ازل كه
پیش برویم قبل از هر متحركی محركی وجود داشته باشد؟ .
ما الآن حركتی در عالم می بینیم. مثلاً برگ درختی حركت می كند. این حركت
معلول حركت هواست. در لحظه ی قبل
[1]هوا حركت كرده و حركت هوا خودْ معلول
امر دیگری مثل اختلاف درجه ی حرارت است و این خود معلول حركت دیگری
است. چه مانعی دارد كه تا ازل كه پیش برویم به یك محرك اول نرسیم؟ .
می گویند ارسطو چنین خیال كرده كه عالم از اول ساكن خلق شده است، مثل
كارخانه ای كه ابتدا آن را ایجاد می كنند و بعد آن را به كار می اندازند. ارسطو فكر
كرده است كه عالم مثل یك كارخانه، انگشتی می خواهد كه جریان داخلی آن را به
حركت دربیاورد و محرك نخستین ارسطو مانند انگشتی در ماورای عالم است كه
برای اولین بار حركتی ایجاد كرد كه آن حركت، حركت دیگری پدید آورد و همین
طور. می گویند لزومی ندارد كه ما ابتدا عالم را ولو در یك لحظه ساكن فرض كنیم تا
نیازی به محرك اول در كار باشد. البته این را به صورت یك امر غیرقطعی ذكر
می كنند. این ایراد بر تصوری كه معمولاً فرنگیها از برهان محرك اول ارسطو دارند
وارد است.
[1] . [در همین صفحه استاد توضیح می دهند كه آوردن كلمه ی «قبل» در اینجا بر اساس تقریری غیر از
تقریر فلاسفه ی اسلامی است. در جلسه ی سیزدهم نیز تحت عنوان «یك مثال» در این باره بحث شده
است. ]