ابن سینا و همچنین سایر حكما- اعم از اسلامی و غیر اسلامی- به مادی بودن
قوه خیال قائل بوده اند؛ فقط جمله ای از بوعلی در مباحثات نقل شده كه می رساند در
آنجا بر خلاف آنچه در سایر كتبش گفته است به تجرد قوه خیال معتقد شده است.
صدر المتألهین از جمله ابتكاراتی كه در فلسفه به عمل آورد این بود كه از طرفی
وجود عالمی را اثبات كرد كه از آن به عالم «مثال» و یا «صورت مقداری» تعبیر
می شود و از طرف دیگر تجرد قوه خیال انسان و فانی نشدن آن را اثبات كرد. بنا بر این
نظریه، طرح سؤال بالا مورد ندارد زیرا مبتنی بر آن است كه نفس بعد از مفارقت از
بدن فاقد قوه ی خیال است. ما بعداً نیز درباره این قوه بحث خواهیم كرد.