در
کتابخانه
بازدید : 381564تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
اصالت روح
قرآن و مسأله ای از حیات
توحید و تكامل
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (1) پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (1)
Collapse پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (2) پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (2)
Expand اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی
Expand بحث حركت بحث حركت
Expand روابط فلسفه و عرفان روابط فلسفه و عرفان
فلسفه ی اسلامی پیش از ملا صدرا
فلسفه ی اسلامی از میر داماد تا عصر حاضر
Expand حكمت صدر المتألّهین حكمت صدر المتألّهین
Expand فلسفه ی ملا صدرا فلسفه ی ملا صدرا
Expand وجود ذهنی وجود ذهنی
ادلّه ی وجود ذهنی
Expand خدا و جهان دیگرخدا و جهان دیگر
یادداشتهای مقاله ی توحید
Expand ادلّه ی توحیدادلّه ی توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سؤال اول: «عقل بالقوه یعنی چه؟ عقل بودن با بالقوه بودن سازگار نیست، زیرا عقل بودن مساوی است با مجرد بودن، و مجرد بودن مساوی است با بالفعل بودن. پس فرض عقل بالقوه مساوی است با فرض بالفعل بالقوه. این مطلب ثابت است كه آن قوه و نیرویی كه در ما هست كه ادراك معقولات می كند مجرد از ماده است و حكما گفته اند كه هر مجرد از ماده ای عقل بالفعل است. پس عقل بالقوه چه معنی دارد؟ اگر گفته شود: عقل همواره بالفعل است و بالقوه بودن عقل به معنی مانع داشتن آن است یعنی اشتغال به بدن مانع و عایق عقل است.

در جواب می گوییم: بدن عایق و مانع عقل نیست بلكه برای آن نافع است و عقل از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 122
بدن منتفع می شود، و چون عقل از بدن منتفع می شود می توان گفت كه صرف تجرد برای عقل بودن كافی نیست، انتفاع به بدن هم شرط است.

جواب: مجرد بر دو قسم است: مجرد تام، مانند عقول قاهره كه مطلقا از ماده بی نیازند، و مجرد غیر تام مانند نفس ناطقه. مجرد تام آن است كه ماده نه در قوامش دخالت دارد (یعنی ماده جزء حقیقتش نیست) و نه در حدوثش دخالت دارد و نه در تشخصش. برهانی كه ثابت می كند تجرد مساوی با فعلیت است در مورد تجرد تام است. مجرد تام التجرد از هر نوع قوه و استعداد و آمادگی برای چیز دیگر شدن خالی است، اما مجرد غیر تام، مانند نفس، از قوه و استعداد چیز دیگر شدن خالی نیست.

اینكه گفته شد: «بدن به دلیل اینكه برای عقل نافع است پس عایق آن نخواهد بود» صحیح نیست. جای شگفتی نیست كه یك چیز از یك نظر مانع باشد و از نظر دیگر شرط و نافع. برای این مطلب به نسخه ای از اشارات كه فرستاده شده است مراجعه شود. » [1]

[1] . مجموعه ی رسائل ابن سینا، چاپ تركیه، ج /2ص 2 و ارسطو عندالعرب، چاپ عبد الرحمن بدوی، ص 227.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است