در
کتابخانه
بازدید : 381625تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
اصالت روح
قرآن و مسأله ای از حیات
توحید و تكامل
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (1) پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (1)
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (2) پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (2)
Expand اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی
Expand بحث حركت بحث حركت
Expand روابط فلسفه و عرفان روابط فلسفه و عرفان
فلسفه ی اسلامی پیش از ملا صدرا
فلسفه ی اسلامی از میر داماد تا عصر حاضر
Collapse حكمت صدر المتألّهین حكمت صدر المتألّهین
Expand فلسفه ی ملا صدرا فلسفه ی ملا صدرا
Expand وجود ذهنی وجود ذهنی
ادلّه ی وجود ذهنی
Expand خدا و جهان دیگرخدا و جهان دیگر
یادداشتهای مقاله ی توحید
Expand ادلّه ی توحیدادلّه ی توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اصالت وجود به مفهومی كه در فلسفه ی ملا صدرا مطرح است، به معنی این است كه هر ممكن الوجودی مركّب از دو حیثیت است: حیثیت وجود، حیثیت ماهیت؛ و الزاما یكی از ایندو باید حقیقی و واقعی و منشأ آثار بوده باشد و دیگری اعتباری و انتزاعی ذهن؛ و از این دو حیثیت آنچه اصیل است «وجود» است و «ماهیت» اعتباری است؛ از این دو حیثیت، حیثیت وجود، اصلی و حیثیت ماهیت اعتباری است.

چنانكه در اصول فلسفه جلد سوم گفته ایم، مسائل وجود و یا وجود شناسی (انتولوژی) در فلسفه ی اسلام تطور و تنوع یافته است. از دوازده مسأله ی اصلی وجود فقط دو سه مسأله، آن هم نه چندان مهم، در دوره ی قبل از اسلام مطرح بوده است، مثل بداهت وجود، اشتراك معنوی وجود؛ و در آنجا گفته ایم اول كسی كه این مسأله را به شكل دورانی طرح كرد؛ یعنی به این شكل طرح كرد كه در هر ممكن الوجود یكی از دو حیثیت باید اصیل و دیگری باید اعتباری باشد، میر داماد است، ولی میر داماد اصالت ماهیت را انتخاب كرد. صدرالمتألهین برخلاف استادش میر داماد اصالت وجود را انتخاب كرد و از زمان او تا عصر ما هر وارد در فلسفه ای آمده، این را انتخاب كرده است. تنها لاهیجی صاحب شوارق است كه از آن عدول كرده است. البته افراد غیر وارد و غیر صاحب نظر بوده اند كه از اصالت ماهیت دفاع كرده اند، مثل آنچه مرحوم شیخ محمد صالح مازندرانی معروف به علامه ی سمنانی گفته است. به هر حال اول كسی كه اصالت وجود را به شكل حكیمانه مبرهن ساخت صدرالمتألهین است. این مسأله به شكلهای دیگر سابقه دارد.

عرفا (تا آنجا كه ما اطلاع داریم از زمان محیی الدین به بعد) مسأله ی اصیل بودن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 256
وجود را عنوان كرده اند، ولی از نظر آنها وجود مساوی است با ذات حق و غیر وجود همه چیز كثرت است و خیال و وهم؛ یعنی عارف برای ممكنات دو حیثیت كه یكی حقیقی است و دیگری اعتباری قائل نیست.

در كلمات فلاسفه از قبیل بوعلی و بهمنیار و خواجه نصیر الدین سخن از اینكه «وجود» (حتی در ممكنات) امری حقیقی و واقعی است آمده است ولی نه به شكل دورانی كه «وجود» اصیل است یا «ماهیت» و اگر «وجود» اصیل است پس ماهیت امر اعتباری است، و بدون توجه به آثار و لوازم اصالت وجود و اعتباریت ماهیت؛ و لهذا در عین اینكه در برخی كلمات این فلاسفه تصریح شده است كه وجود امری اصیل است در برخی كلمات دیگر بر مبنای اصالت ماهیت سخن رفته است؛ گویی (بدون توجه) هم وجود را اصیل می دانسته اند و هم ماهیت را؛ و چون این مسأله به طور روشن برای فلاسفه مطرح نبوده است در كلمات هیچیك از آنها فصلی برای این مطلب بسیار مهم باز نشده است. به نظر می رسد كه نظریه ی عرفا از یك طرف و بحثها و جدلهای متكلمان در باب «زیادت وجود بر ماهیت» و یا «عینیت وجود با ماهیت» از طرف دیگر و بعلاوه مسأله ی «انّیّت صرف بودن واجب الوجود» یعنی اینكه ماهیت واجب الوجود عین وجود اوست، این سه رشته بحث تدریجا به آنجا كشیده شد كه میر داماد برای نخستین بار مسأله ی دوران امر میان «اصالت ماهیت» و «اعتباریت وجود» و یا «اصالت وجود» و «اعتباریت ماهیت» را مطرح كرد و خود اصالت ماهیت را برگزید و صدرالمتألهین كه بر سر چنین مسأله ی مهم آماده شده و طرح شده- ولی كج استنباط شده- رسید، پس از مدتی پیروی از میر داماد، راه مخالف او را پیمود و قائل به اصالت وجود شد و براهینی- كه در كتب وی متفرق است- بر اثبات اصالت وجود اقامه كرد؛ حاجی سبزواری آن براهین را كه در كتب وی متفرق بود در یك جا جمع آورد.

علیهذا اینكه گفته می شود مشّائین اصالت وجودی و اشراقیین اصالت ماهیتی هستند اصل درستی ندارد. اصالت وجودی بودن مشائیان به همان شكلی است كه از بوعلی و بهمنیار و خواجه نصیر نقل كردیم و اصالت ماهیتی بودن اشراقیان جز آنچه شیخ اشراق در كتاب حكمة الاشراق تحت عنوان «فی عدم زیادة الوجود علی الماهیة» طرح كرده است، ریشه ای ندارد.

مطالعه ی كلمات شیخ اشراق كاملاً می رساند كه از نظر وی حقیقی بودن وجود و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 257
اصیل بودن آن ملازم است با این جهت كه وجود در خارج واقعیتی باشد علاوه بر واقعیت ماهیت؛ یعنی مسأله ای به شكل دوران امر میان اصالت یكی از ایندو و اعتباریت آن دیگری برای شیخ اشراق مطرح نبوده است.

در كلمات خود صدرالمتألهین مسأله به این شكل مطرح نیست كه مشّائیان اصالت وجودی و اشراقیان اصالت ماهیتی بوده اند و در واقع این اشتباه از متأخّران مانند سبزواری است. در هیچیك از كتب صدرالمتألهین طرح مسأله را به این صورت كه مشّائیان چنین و اشراقیان چنان در این مسأله نظر داده اند نمی یابید.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است