شاید برای یونانیان می توان اینقدر سهم قائل شد كه اصل مدعا در باب وجود
ذهنی مورد توجه و قبول آنان بوده است. البته از مطالعه ی آثار اسلامی دلیل قاطعی
نمی توان یافت كه در دوره های قبل از اسلام در یونان یا اسكندریه قطعا چنین نظر و
عقیده ای وجود داشته است ولی از آن نظر كه از خلال گفته های متقدمین از حكمای
اسلامی از قبیل فارابی این مطلب استفاده می شود اگر فرض كنیم تمام آن گفته ها از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 286
یونانیان و سایر متقدمین استفاده شده است باید بگوییم اصل مدعا مورد توجه و قبول
آنان بوده است و آنان در تعریف علم و ادراك به این حقیقت پی برده بودند كه
علم
عبارت است از وجود تجرید شده ی ماهیت معلوم در نفس عالم. فارابی در كتاب
تعلیقات [1]
می گوید:
«المعقول من الشئ هو وجود مجرد من ذلك الشئ» . ابن سینا در «طبیعیات»
شفا نظیر این تعبیر را دارد
[2].
[2] . «طبیعیات» شفا، چاپ قدیم، ص 358.