قبل از آنكه فصل مخصوصی تحت عنوان «وجود ذهنی» باز شود فلاسفه یا در
مباحث «مقولات» و یا در مباحث «نفس» و یا در مباحث «عقل و معقول» و مباحث
«كلّی» درباره ی علم و ادراك و مسائل مربوط به آن بحث می كرده اند. از بعض كلمات
كه در آنجا گفته شده استفاده می شود كه مدعای باب وجود ذهنی از نظر آنها محرز و
مسلّم بوده است؛ ایراداتی هم كه متكلمین بر فلاسفه گرفته اند بر اساس همان اصل
مسلّم بوده است هر چند از قرن هفتم به بعد كه نظریه ی «اشباح» در توجیه كلام فلاسفه
پیدا شد گروه زیادی مسلّم بودن اصل مدعا را انكار كردند. تمام طرفداران نظریه ی
اشباح نظر خود را نظر همه ی فلاسفه ی گذشته دانستند و مدعی شدند كه نظر گذشتگان با
نظریه ی اشباح منطبق است و گروهی از غیر آنها نیز در اینكه منظور فلاسفه چه بوده
تردید كردند.