در
کتابخانه
بازدید : 381600تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
اصالت روح
قرآن و مسأله ای از حیات
توحید و تكامل
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (1) پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (1)
Expand پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (2) پرسشهای فلسفی ابوریحان از بوعلی (2)
Expand اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی اصل تضاد در فلسفه ی اسلامی
Expand بحث حركت بحث حركت
Expand روابط فلسفه و عرفان روابط فلسفه و عرفان
فلسفه ی اسلامی پیش از ملا صدرا
فلسفه ی اسلامی از میر داماد تا عصر حاضر
Expand حكمت صدر المتألّهین حكمت صدر المتألّهین
Expand فلسفه ی ملا صدرا فلسفه ی ملا صدرا
Collapse وجود ذهنی وجود ذهنی
ادلّه ی وجود ذهنی
Expand خدا و جهان دیگرخدا و جهان دیگر
یادداشتهای مقاله ی توحید
Expand ادلّه ی توحیدادلّه ی توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سهم عرفا از همه اساسی تر است. سهم عرفا تنها در فلسفه ی صدرالمتألهین انعكاس یافته است. تنها با نظر مخصوص عرفا در باب وجود و مراتب و تنزلات آن و اینكه هر نشئه ای حضرتی است و تطابق عوالم و اینكه ماهیت واحده عین ثابتی دارد و از لوازم اسماء و صفات الهیه است و در آن مرتبه وجود دارد، وجودی دیگر در عالم ارواح و وجودی در عالم مثال و وجودی در عالم حس و وجودی در اذهان انسانی دارد، می توان مسأله ی وجود ذهنی را روی پایه ی محكمی گذاشت.

از نظر عرفا اینكه شئ خارجی، وجودی هم در ذهن پیدا می كند جزئی از مطلب كلّی تری است كه هر حقیقتی در مراتب و عوالم مختلف وجوداتی دارد و از آن جمله عالم انسانی است. عرفا احیاناً این وجودات را به نامهای «وجود علمی الهی» و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 289
«وجود خارجی» و «وجود مثالی» و «وجود حسّی» و «وجود ذهنی» اصطلاح می كنند [1]و از این مراتب به اعتبار اینكه همه ی اینها ظهور و تجلّی حقیقت واحد می باشند به «حضرات خمس» تعبیر می كنند.

از نظر فلاسفه علم و ادراك عرضی است از اعراض نفس و از این رو دچار اشكال معروف اجتماع عرض و جوهر شده اند ولی عرفا تصریح كرده اند كه علم و ادراك مافوق این است كه به صورت یك عرض نفسانی شناخته شود [2].

به عبارت دیگر، از نظر فلاسفه رابطه ی «ادراك» با «شئ ادراك شده» رابطه ی ماهوی است ولی رابطه ی «ادراك» با «شئ ادراك كننده» رابطه ی عرض است با موضوع خود؛ اما از نظر عرفا رابطه ی «ادراك» و «ادراك شده» ماهوی است و رابطه ی «ادراك» و «ادراك كننده» یگانگی است و ادراك انسانی چیزی جز این نیست كه شئ ادراك شده كه در هر نشئه و عالمی متناسب با آن عالم ظهور و وجودی دارد در عالم ذهن و نفس انسان نیز موجود است؛ خود ذهن و نفس دارای هر مرتبه و هر نشئه از وجود است علم و ادراك نیز در همان مرتبه بلكه عین آن مرتبه است؛ پس علم و عالم و معلوم متحد می باشند.

تنها با نظر عرفاست كه به حقیقت و بدون شائبه ی مجاز می توان گفت كه انسان با علم به حقیقت اشیاء عالمی می گردد مشابه با عالم خارجی.

چنانكه بعداً خواهیم دید نظر ماهوی تنها با قبول نظر عرفا قابل توجیه است و اشكالات وجود ذهنی نیز تنها مطابق این نظر قابل رفع و حلّ است و از طرفی خواهیم دید كه نظر ماهوی یگانه نظری است در باب علم و ادراك كه قابل قبول و قابل دفاع است.


[1] . رجوع شود به مقدمه ی قیصری بر شرح فصوص، اواخر فصل سوم و تمام فصل پنجم و به «فصّ اسحاقی» فصوص الحكم و به مصباح الانس، ص 103.
[2] . شرح فصوص قیصری.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است