فخر رازی در
مباحث المشرقیه قول اول و در
المحصّل قول دوم را اختیار می كند و
در
الملخّص می گوید كه علم اضافه است خواه آنكه صورتی در نفس موجود باشد یا
نباشد.
قول به اضافه برخلاف آنچه معروف شده از مخترعات فخر رازی نیست، قبل از
او وجود داشته است؛ و هم اینكه معروف است كه «وی منكر وجود ذهنی است»
[1]به
طور مطلق صحیح نیست. فخر رازی در
مباحث المشرقیه كه مهم ترین كتاب وی است
صریحاً به وجود صورت ذهنیه اعتراف می كند، چیزی كه هست مدعی است كه خود
آن صورت علم و ادراك نیست، علم و ادراك عبارت است از اضافه ی بین شخص و آن
صورت
[2].
3. نظر اشباح. مطابق این نظر علم و ادراك عبارت است از صورت و مثالی از
شئ ادراك شده در نفس ادراك كننده یا در برخی از جهازات عصبی وی، نظیر سایه ی
شخص بر دیوار و تصویر بر كاغذ و نقش در آیینه. رابطه ای كه بین این صورت و مثال
با شئ ادراك شده هست فقط شباهت است، رابطه ی ماهوی نیست. قاضی بیضاوی
[3]
در
طوالع الانوار و شارح كلام وی ابو الفتح شمس الدین بن محمود بن عبد الرحمن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 292
اصفهانی در
مطارح الانطار و همچنین شارح
حكمة العین ابن مباركشاه معروف به میرك
بخاری در شرح
حكمة العین [4]و قطب الدین شیرازی در
درّة التاج [5]و شارح
مقاصد [6]این
نظر را انتخاب كرده و ادعا كرده اند كه نظر فلاسفه با همین عقیده منطبق است. مطابق قول صاحب
شوارق همه ی قدما تابع نظر اشباح بوده اند.
[1] . حاجی در شرح منظومه و صدرالمتألهین در باب «وجود ذهنی» اسفار.
[2] . مباحث المشرقیه، ص 331.
[3] . مطارح الانظار فی شرح طوالع الانوار، ص 93 و 95 و 96.
[4] . شرح حكمة العین، ص 91.
[5] . درّة التاج، جزء سوم از بخش نخست، ص 82.
[6] . شرح مقاصد، ج /1ص 224.