اسلام صریح می گوید:
«إِنْ تَتَّقُوا اَللّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» [1]تقوا داشته باشید، می بینید
مایه ی تمیز در دل شما پیدا می شود؛ پاك باشید، خودتان را منزه نگه دارید، خدای متعال
به دل شما نور می پاشد، مایه ی تمیز دادن حق از باطل به شما می دهد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 380
در آیه ی دیگر می فرماید:
«وَ اَلَّذِینَ اِهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدیً» [2]كسانی كه مهتدی هستند خدا
بر هدایتشان می افزاید. تو یك قدم به سوی خدا بردار خدا یك قدم بزرگ تر به سوی تو
بر می دارد
(زادَهُمْ هُدیً) .
ببینید قرآن راجع به اصحاب كهف
[3]چطور حرف می زند و چگونه معنویّت و به
اصطلاح مادّیّت یا برون و درون را یكی قرار می دهد:
«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ
فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدیً وَ رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ
لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً» [4]ای پیامبر! برای تو داستان اینها را كه حقیقت است
- افسانه نیست- بیان می كنیم: اینها جوانمردانی بودند كه به پروردگار خود ایمان
آوردند و تسلیم پروردگارشان شدند، ما هم بر هدایت معنوی آنها افزودیم؛ آنها یك
قدم به سوی ما برداشتند و ما دو قدم به سوی آنها برداشتیم: یكی اینكه به آنها روشنی
بخشیدیم و دیگر آنكه به آنان قوّت قلب عطا كردیم (كه قرآن در بعضی موارد از آن
تعبیر به «انزال سكینه» می كند:
«فَأَنْزَلَ اَللّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها» [5]و در جای
دیگر می فرماید:
«ثُمَّ أَنْزَلَ اَللّهُ سَكِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ» [6]كه راجع به همه ی مؤمنین
بیان می كند) . اینها در یك نظام شرك آمیز و شرك آلود قرار گرفته بودند و بر علیه این
نظام قیام و طغیان كردند، ما هم به حكم ایمان و عقیده ای كه داشتند بر بصیرت و قوّت
قلب و شجاعتشان و بر حماسه و سطوت روحی آنها افزودیم، چرا؟ پاداش
كارهایشان بود كه به آنها دادیم؛ در همین دنیا پاداش دادیم
«فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ اَلسَّماواتِ
وَ اَلْأَرْضِ» پروردگار ما، آن پروردگاری كه باید در مقابلش تسلیم شویم، آن نیرویی كه
فقط باید در برابر او خاضع شویم جز پروردگار آسمانها و زمین نیست و جز او به
پروردگاری ایمان و اذعان نداریم؛ اگر غیر از خدای عالم معبود دیگری برای خود
اتخاذ كنیم خیلی اشتباه كرده ایم و به راه غلط رفته ایم. این، توأم بودن ایندو با یكدیگر
است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج13، ص: 381
بشر غالباً در حالت افراط یا تفریط است و در نقطه ی وسط كمتر می ایستد. قرنها
غرق در موجهای درون گرایی بودیم و اعراض از بیرون گرایی می كردیم، و من حس
می كنم كه باز كم كم متوجه بیرون گرایی می شویم و در حال اعراض از درون هستیم،
آن هم به عنوان اینكه در اسلام چنین مسائلی مطرح نیست.
[3] . قرآن از اصحاب كهف به «جوانمردان» تعبیر می كند
(إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ) . از امام سؤال می كنند كه چرا قرآن اینها را «جوان»
نامیده، مگر اینها جوان بوده اند؟ فرمود: نه، اتفاقا جوان هم نبودند پیرمرد بودند، ولی جوانمرد بودند.