در این قسمت آندره پی یتر به رابطه ی «مادی گرایی» و «تحول» اشاره كرده، چنین
می گوید:
«پس منظور از این مادی گرایی جدلی و تحول گرا كه لنین و جانشینان وی به حق
آن را یكی از نكات اصلی مكتب ماركس دانسته اند چیست؟ اساساً این جدل هگل
كه در زمینه پنداره ها قرار داشت باید به زمینه ی تحول موجودات و انواع منتقل شود. بدین ترتیب تمامی عالم چون ماده ای جلوه می كند كه در حال «شدن جاودانی»
است. »
این همان «شدن» هگل است كه به این صورت درآمده كه تمام عالم یك ماده
است كه در حال شدن جاودانی است. او می گفت [هستی ] در حال شدن جاودانی
است و ماده را یكی از مراحل می دانست، اینها می گویند نه، ماده خودش تمام هستی
است و ماده در حال شدن جاودانی است.