این فصل درباره ی فلسفه ی ماركسی است همچنانكه فصل اول درباره ی منطق
ماركس بود. می گوید: ماركس راهش را از هگل جدا كرد و علتش هم این بود كه هگل
پندارگرا بود و ماركس ماتریالیست شد. حالا می خواهیم ببینیم كه چگونه متد ماركس
از ایده آلیسم هگل به ماتریالیسم دیالكتیك تحول پیدا كرد.
می گوید: این تحول در دو مرحله صورت گرفت؛ یك مرحله اش را قبل از او
فیلسوف دیگری به نام «فوئرباخ»
[1]كه او هم از پیروان چپ گرای هگل بود انجام داد،
و مرحله ی دوم را ماركس انجام داد. حالا ببینیم تفاوت فوئرباخ با هگل در چه بود، و بعد
تفاوت ماركس با هگل در چه بود.